مولانا

مولانا

غزل شمارهٔ ۲۰۳۰

۱

گفتی مرا که چونی در روی ما نظر کن

گفتی خوشی تو بی‌ما زین طعنه‌ها گذر کن

۲

گفتی مرا به خنده خوش باد روزگارت

کس بی‌تو خوش نباشد رو قصه دگر کن

۳

گفتی ملول گشتم از عشق چند گویی

آن کس که نیست عاشق گو قصه مختصر کن

۴

در آتشم در آبم چون محرمی‌نیابم

کنجی روم که یا رب این تیغ را سپر کن

۵

گستاخمان تو کردی گفتی تو روز اول

حاجت بخواه از ما وز درد ما خبر کن

۶

گفتی شدم پریشان از مفلسی یاران

بگشا دو لب جهان را پردر و پرگهر کن

۷

گفتی کمر به خدمت بربند تو به حرمت

بگشا دو دست رحمت بر گرد من کمر کن

تصاویر و صوت

کلیات شمس یا دیوان کبیر با تصحیحات و حواشی بدیع‌الزمان فروزانفر » تصویر 1111
کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 752
عندلیب :

نظرات

user_image
ادروک
۱۳۹۲/۰۳/۱۶ - ۱۵:۵۶:۱۵
گستاخ را شیخ خرقانی به معنی خودمانی بکار برده است البته قومسی سخن می گفته است
user_image
ادروک
۱۳۹۲/۰۳/۱۶ - ۱۵:۵۶:۳۷
وستاخ هم درست است
user_image
فرشته
۱۳۹۴/۰۸/۰۸ - ۰۰:۰۷:۰۳
مرحبا بر مولونا
user_image
علیرضا
۱۳۹۴/۰۹/۲۵ - ۰۵:۵۶:۳۷
گفتی مرا که چونی در روی ما نظر کنگفتی(گفتم) خوشی تو بی‌ما زین طعنه‌ها گذر کن
user_image
ساجده
۱۴۰۰/۰۶/۲۴ - ۱۲:۰۰:۲۶
در مورد بیت اول یکمی توضیح میدید... متوجه چگونگی خوانشش نمیشم و دچار مشکل شدم توی تشخیص معنی درستش.
user_image
مریم رافعی
۱۴۰۱/۰۸/۲۸ - ۰۱:۰۵:۴۲
در آتشم در آبم منظورشون چیه؟و اینکه مصرع آخر هم توضیح لازم دارم اگه لطف کنید،سپاسگزارم