مولانا

مولانا

غزل شمارهٔ ۲۰۸۵

۱

به صلح آمد آن ترک تند عربده کن

گرفت دست مرا گفت تکری یرلغسن

۲

سؤال کردم از چرخ و گردش کژ او

گزید لب که رها کن حدیث بی‌سر و بن

۳

بگفتمش که چرا می‌کند چنین گردش

بگفت هیزم تر نیست بی‌صداع دتن

۴

بگفتمش خبر نو شنیده‌ای او گفت

حدیث نو نرود در شکاف گوش کهن

۵

بلندهمتی و چشم تنگ ترک مرا

اگر تو واقف رازی بیا و شرح بکن

۶

نه چشم تنگ خسیسم ولیک ره تنگ است

ز نرگسان دو چشمم به سوی او ره کن

تصاویر و صوت

کلیات شمس یا دیوان کبیر با تصحیحات و حواشی بدیع‌الزمان فروزانفر » تصویر 1145
کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 771
عندلیب :

نظرات

user_image
علی نوروزی
۱۳۹۲/۰۸/۱۲ - ۰۰:۱۶:۰۳
تکری یرلغسن: به آرامی تکرار کن
user_image
بزرگمهر
۱۴۰۲/۰۶/۰۷ - ۰۲:۱۶:۲۹
در دیوان شمس دو جلدی (آسان خوان) انتشارات بدیهه، این عبارت ترکی را به : خدا به دادمان برسد. ترجمه کرده است.  ترک داند!
user_image
مردکی بی‌نام
۱۴۰۲/۰۹/۱۷ - ۰۴:۱۷:۳۵
کلمات ترکی در این غزل بیت یکم: «تَکْرِی یَرْلِغَسُنْ»، تکری را تنگری بخوانید با صدای /ŋ/. تَکری یعنی «خدا» و یَرْلِغَسُنْ فعل التزامی سوم شخص مفرد «بیامرزد» است. به شکل کل به همان معنی «خدا بیامرزد، خدا عفو کناد» است. بیت سوم: «دُتُنْ» فعل دستوری دوم شخص مفرد از دُتُنْمَاکْ که فعل بازتابی از دُتْمَاکْ «گرفتن» است. می‌توان به شکل «(هیزم را) بگیر» ترجمه شد. آگاهی: دُتُنْ در جاهای دیگر ممکن است به معنی «دود» آمده می‌شود. دُتُنْ /dutun/ و دُتُنْ /dytyn/ «دود (و بعداً تنباکو)» در ترکی واکه‌های متفاوت دارند و واژه‌های متفاوت هستند.