مولانا

مولانا

غزل شمارهٔ ۲۰۹۷

۱

چون دل جانا بنشین بنشین

چون جان بی‌جا بنشین بنشین

۲

بلکا دلکا کم کن یغما

ای خوش سیما بنشین بنشین

۳

عمری گشتی همچون کشتی

اندر دریا بنشین بنشین

۴

افلاطونی جالینوسی

بشکن صفرا بنشین بنشین

۵

چون می چون می تلخی تا کی

همچون حلوا بنشین بنشین

۶

خونم خوردی تا کی گردی

یک دم بازآ بنشین بنشین

۷

تا کی لالا سوزد ما را

بی‌او تنها بنشین بنشین

۸

همچون میزان گشتی لرزان

همچون جوزا بنشین بنشین

۹

دفعم جویی فردا گویی

پیش از فردا بنشین بنشین

۱۰

همچون کوثر صافی خوشتر

بی‌هر سودا بنشین بنشین

۱۱

یار نغزم اندر مغزم

همچون صهبا بنشین بنشین

۱۲

هان ای مه رو برگو برگو

ای جان افزا بنشین بنشین

تصاویر و صوت

کلیات شمس یا دیوان کبیر با تصحیحات و حواشی بدیع‌الزمان فروزانفر » تصویر 1153
کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 776
عندلیب :

نظرات

user_image
احمدرضاآبروشن
۱۳۹۴/۱۰/۲۸ - ۱۷:۱۴:۲۸
سایت گنجور در راستای سهولت دسترسی و همچنین پیش برد سطح علمی مخاطبین خود بسیار مفید بوده و هست اما گاهی کم دقتی میشه و در رکن بندی اوزان عروضی دچار خلط شده از جمله وزن همین شعر لازم به توضیح هست که نا در عروض بحری با رکن مفعولن نداریمبلکه به تغییرات متنوعی یک رکن میتونه به مفعولن تبدیل بشه مثل اجرای تسکین در رکن مفتعلن همچنین اگر ما وزنی به شکل مفعولن فع مفعولن فع داشتیم این وزن باید دوری باشه که خصوصیات وزن دوری رو هم ندارهدر کتاب عروض دکتر سیروس شمیسا نوشته:اصل بحر سریع در نزد قدما مستفعلن مستفعلن مفعولاتُ بوده است،فاعلن از مفعولاتُ مطویّ مکشوف استمطویّ:مفتعلناگر باتسکین مفتعلن تبدیل به مفعولن بشه سریع مطویّ مقطوع مکشوف است.(این مطلب در کتاب آشنایی با عروض و قافیه نوشته ی دکتر سیروس شمیسا ویراست چهارم انتشارات میترا صفحه 46 پاورقی شماره ی پنج نوشته شده)همچنین در پیش گفتار ویرایش سوم این کتاب در صفحه ی13 این وزن رو بدین شکل رکن گذاری کرده است:«مفعولن مفعولن فعلن» سپس در پاورقی شماره2همون صفحه اعلام کردند که این وزن را مولانا ساخته است.
user_image
ایرج
۱۳۹۹/۰۳/۲۶ - ۰۹:۳۳:۰۸
من در کل ترجیع می دهم وزن شعر را مفعولاتن مفعولاتن دوبار در هرمصرع یعنی مربع در نظر بگیرم
user_image
بابک بامداد مهر
۱۴۰۱/۰۳/۰۳ - ۱۵:۰۱:۴۸
کاملا واضح است این غزل به ویژه وخیلی از غزلهای مشابه درحال نواختن موسیقی وبرای سوارشدن بر آهنگ وسماع سروده شده وتکرارها دراین حالت ترانه گونه قابل توجیه است.