مولانا

مولانا

غزل شمارهٔ ۲۱۳۹

۱

والله ملولم من کنون از جام و سغراق و کدو

کو ساقی دریادلی تا جام سازد از سبو

۲

با آنچ خو کردی مرا اندرمدزد آن ده مها

با توست آن حیله مکن این جا مجو آن جا مجو

۳

هر بار بفریبی مرا گویی که در مجلس درآ

هر آرزو که باشدت پیش آ و در گوشم بگو

۴

خوش من فریب تو خورم نندیشم و این ننگرم

که من چو حلقه بر درم چون لب نهم بر گوش تو

۵

من بر درم تو واصلی حاتم کف و دریادلی

بالله رها کن کاهلی می‌ریز چون خون عدو

۶

تا هوش باشد یار من باطل شود گفتار من

هر دم خیالی باطلی سر برزند در پیش او

۷

آن کز میت گلگون بود یا رب چه روزافزون بود

کز آب حیوان می‌کند آن خضر هر ساعت وضو

۸

از آسمان آمد ندا کای بزمتان را ما فدا

طوبی لکم طوبی لکم طیبوا کراما و اشربوا

۹

سقیا لهذا المفتتح القوم غرقی فی الفرح

زین سو قدح زان سو قدح تا شد شکم‌ها چارسو

۱۰

کس را نماند از خود خبر بربند در بگشا کمر

از دست رفتیم ای پسر رو دست‌ها از ما بشو

۱۱

من مست چشم شنگ تو و آن طره آونگ تو

کز باده گلرنگ تو وارسته‌ایم از رنگ و بو

۱۲

خامش کن کز بیخودی گر های و هویی می‌زدی

این جا به فضل ایزدی نی های می گنجد نه هو

۱۳

می‌گشته‌ام بی‌هوش من تا روز روشن دوش من

یک ساعتی ساران کو یک ساعتی پایان کو

۱۴

ای شمس تبریزی بیا ای جان و دل چاکر تو را

گرچه نبشتی از جفا نام مرا بر آب جو

تصاویر و صوت

کلیات شمس یا دیوان کبیر با تصحیحات و حواشی بدیع‌الزمان فروزانفر » تصویر 1201
کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 792
فاطمه زندی :
عندلیب :

نظرات

user_image
امین کیخا
۱۳۹۲/۰۸/۰۳ - ۰۷:۲۰:۴۶
روزافزون را مانند روزفزا بکار برده همانگونه که هنرفزا و جانفزا را به کار می برد .
user_image
امین کیخا
۱۳۹۲/۰۸/۰۳ - ۰۷:۲۵:۲۸
شنگ را مو به مو ( طباق نعل به نعل ) برای شوخ بکار برده است .
user_image
تاوتک
۱۳۹۲/۰۸/۰۳ - ۰۷:۳۲:۲۰
فکر میکنم نوشتن بر آب علاوه بر کار بیهوده کنایه از امر ناپایدار هم باشد یا حتی به فراموشی سپردن مانند اینجا