
مولانا
غزل شمارهٔ ۲۱۴۶
۱
ای شکران ای شکران کان شکر دارم از او
پندپذیرنده نیم شور و شرر دارم از او
۲
خانه شادی است دلم غصه ندارم چه کنم
هر چه به عالم ترشی دورم و بیزارم از او
۳
کی هلدم با خود کی میدهدم بر سر می
گل دهدم در مه دی بلبل گلزارم از او
۴
من خوش و تو نیم خوشی جهد بکن تا بچشی
تا قدحی میبکشی ز آنک گرفتارم از او
تصاویر و صوت


نظرات
همایون