
مولانا
غزل شمارهٔ ۲۱۹۰
۱
دیدی که چه کرد آن پری رو
آن ماه لقای مشتری رو
۲
گشتند بتان همه نگونسار
در حسن خلیل آزری رو
۳
شد کفر چو شمعهای ایمان
کورد به سوی کافری رو
۴
شد جمله جهان بهشت خندان
زان سرو روان عبهری رو
۵
دارد دو هزار سحر مطلق
وای ار آرد به ساحری رو
۶
افروخت بهار چون گل سرخ
بر رغم دل مزعفری رو
۷
کافور نثار کرد خورشید
بر چهره شام عنبری رو
۸
شد شیشه زرد همچو لاله
زان باده لعل احمری رو
۹
فربه شد عشق و زفت و لمتر
بنهاد خرد به لاغری رو
۱۰
بر باده لعل زد رخ من
تا چند نهد به زرگری رو
۱۱
بس کن هله فتنه را مشوران
یا برگردان ز شاعری رو
تصاویر و صوت


نظرات
وفایی