مولانا

مولانا

غزل شمارهٔ ۲۱۹۸

۱

جمله خشم از کبر خیزد از تکبر پاک شو

گر نخواهی کبر را رو بی‌تکبر خاک شو

۲

خشم هرگز برنخیزد جز ز کبر و ما و من

هر دو را چون نردبان زیر آر و بر افلاک شو

۳

هر کجا تو خشم دیدی کبر را در خشم جو

گر خوشی با این دو مارت خود برو ضحاک شو

۴

گر ز کبر و خشم بیزاری برو کنجی بخست

ور ز کبر و خشم دلشادی برو غمناک شو

۵

خشم سگساران رها کن خشم از شیران ببین

خشم از شیران چو دیدی سر بنه شیشاک شو

۶

لقمه شیرین که از وی خشم انگیزان مخور

لقمه از لولاک گیر و بنده لولاک شو

۷

رو تو قصاب هوا شو کبر و کین را خون بریز

چند باشی خفته زیر این دو سگ چالاک شو

تصاویر و صوت

کلیات شمس یا دیوان کبیر با تصحیحات و حواشی بدیع‌الزمان فروزانفر » تصویر 1238
کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 815
عندلیب :

نظرات

user_image
فرهنگ
۱۳۹۴/۱۲/۲۲ - ۰۶:۰۶:۲۱
بیت ششم مصرع اول خشم انگیزد درست هست
user_image
ناصر از آنکارا
۱۳۹۷/۱۱/۱۱ - ۱۱:۵۱:۴۴
سلامخسته نباشیددر کتاب ده جلدی فروزانفر آخرین واژه در مصرع اول سطر 4 ” بخسب ” است.آنکاراناصرجباریون
user_image
رضا
۱۴۰۲/۰۳/۲۵ - ۰۳:۰۱:۴۴
شیشاک یعنی بچه گوسفند
user_image
همایون
۱۴۰۲/۱۰/۰۷ - ۰۴:۲۱:۲۶
از غزل های ابتدایی و آخوندی منبری پیش از ملاقات شمس و دوران مردگی و تکبر و خودخواهی  و  نصیحت  و تکرار مکررات بیهوده که رابطه خشم و تکبر را کشف کرده و مغرور است به آن 
user_image
کوروش
۱۴۰۲/۱۲/۲۹ - ۱۳:۲۱:۳۰
گر ز کبر و خشم بیزاری برو کنجی بخست   ور ز کبر و خشم دلشادی برو غمناک شو   کنجی بخست یعنی چی ؟