مولانا

مولانا

غزل شمارهٔ ۲۲۱۴

۱

خنک آن دم که نشینیم در ایوان من و تو

به دو نقش و به دو صورت به یکی جان من و تو

۲

داد باغ و دم مرغان بدهد آب حیات

آن زمانی که درآییم به بستان من و تو

۳

اختران فلک آیند به نظاره ما

مه خود را بنماییم بدیشان من و تو

۴

من و تو بی‌من و تو جمع شویم از سر ذوق

خوش و فارغ ز خرافات پریشان من و تو

۵

طوطیان فلکی جمله شکرخوار شوند

در مقامی که بخندیم بدان سان من و تو

۶

این عجبتر که من و تو به یکی کنج این جا

هم در این دم به عراقیم و خراسان من و تو

۷

به یکی نقش بر این خاک و بر آن نقش دگر

در بهشت ابدی و شکرستان من و تو

تصاویر و صوت

کلیات شمس یا دیوان کبیر با تصحیحات و حواشی بدیع‌الزمان فروزانفر » تصویر 1247
کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 820
جواد شریفی :
علیرضا بخشی زاده روشنفکر :
عندلیب :

نظرات

user_image
Avid
۱۳۹۱/۰۷/۰۶ - ۱۸:۳۴:۲۶
این شعر با اجرایی از فائقه آتشین (گوگوش)، در شهریورماه سال 1391 و در آلبوم وی (به نام «اعجاز») انتشار یافت. نام این قطعۀ موسیقی، «بی من و تو» و مدّت زمان آهنگ، چهار دقیقه و پنج ثانیه است.
user_image
ناشناس
۱۳۹۱/۱۱/۲۸ - ۰۵:۲۴:۰۳
کلیپ ویدئویی آن هم در بهمن ماه 1391 منتشر شد
user_image
یاسی
۱۳۹۲/۰۱/۱۹ - ۰۲:۴۸:۵۷
این شعر با اجرای هنرمندانه خانوم گوگوش زیباییش دو چندانش شده...شاید خانوم گوگوش این شعر رو نمیخوند خیلی هامون هنوز نمیدونستیم چنین شعری با بار معنایی بالا تو فرهنگ و ادب ما یافت میشه!
user_image
امین کیخا
۱۳۹۲/۰۱/۱۹ - ۰۵:۱۷:۴۷
حسن جانم ، به نام پروردگار مهربان ودانایمان که نیک گوشه دلهایمان را میداند دانه ارزنی گم نمی شودو باز به پاداش فرزندت را ببینی و کاش من هم باشم وهمه نیک انجام . منهم از دلتنگیت گریستم برادرم ، سوگند به جوانمردان عالم که خرمی بهشت نشیمن دانایان و پاکان است و بوی ان از دورست باورداران را خیره میکند سراهای نور و سرود باشد که همدیگر را در اغوش بکشیم و خستگی گیتی از تن بدر رود ایدون باد ،
user_image
حسن
۱۳۹۲/۰۳/۲۴ - ۱۶:۲۶:۳۰
سلام من با الهام از این شعرزیبا برای فرزند دلبند هفده ساله ام معین اینطور نگاشتم و پیشاپیش ارزو می کنم هیچکس چنین تقدیری را نبیندبه نام خدایارب گلی که داده بودی کنون در مزار خوابیده ست چه جای شکوه وغم که گلم در جوار یار خوابیده ستخوشا به حال چومنی که تو گل ز دامنش چینی که خالق گلی و گلم در گل ئُ زار خوابیده ستزلطف توست که سینه چاک نمی دهم ای دوست چرا که دانم هر گلی که در جوار توست آرام خوابیده ستبه اشک های سرخ همیشه جاریم ملامتم مکنی یارب زدوری غنچه ی نشکفته ام این چشم ها نخوابیده ستتو دانی و بس که به عشق تماشای وصال با جانم هزار هزار فرشته و ملک در آسمان ها نخوابیده ستترسم که بیدار شود زنجوای با تو گلم چون خسته بود و رنجور کنون تازه خوابیده ست یا رب بیا و منت بنه بر ای این عاشق حقیر مرا به سرایی ببر که گلم خوابیده ست
user_image
حسن
۱۳۹۲/۰۳/۲۵ - ۰۲:۲۲:۴۲
سلام با تشکر ازجنابامین کیخا که با بنده اظهار همدردی کردند و با تشکر از صاحب وبلاگ که زحمت کشیدند با الهام از این شعر زیبا برای گل از دست رفته ام ایطور سرودمبه نام خدایارب گلی که داده بودی کنون در مزار خوابیده ست چه جای شکوه وغم که گلم در جوار یار خوابیده ستخوشا به حال چومنی که تو گل ز دامنش چینی که خالق گلی و گلم در گل ئُ زار خوابیده ستزلطف توست که سینه چاک نمی دهم ای دوست چرا که دانم هر گلی که در جوار توست آرام خوابیده ستبه اشک های سرخ همیشه جاریم ملامتم مکنی یارب زدوری غنچه ی نشکفته ام این چشم ها نخوابیده ستتو دانی و بس که به عشق تماشای وصال با گلم هزار هزار فرشته و ملک در آسمان ها نخوابیده ستترسم که بیدار شود زنجوای با تو گلم چون خسته بود و رنجور کنون تازه خوابیده ست یا رب بیا و منت بنه بر ای این عاشق حقیر مرا به سرایی ببر که گلم خوابیده ست
user_image
محمد
۱۳۹۲/۰۳/۲۵ - ۱۴:۵۷:۱۰
من با الهام از این شعر اینطور برای پسر گلم سرودم به نام خدایارب گلی که داده بودی کنون در مزار خوابیده ست چه جای شکوه وغم که گلم در جوار یار خوابیده ستخوشا به حال چومنی که تو گل ز دامنش چینی که خالق گلی و گلم در گل ئُ زار خوابیده ستزلطف توست که سینه چاک نمی دهم ای دوست چرا که دانم هر گلی که در جوار توست آرام خوابیده ستبه اشک های سرخ همیشه جاریم ملامتم مکنی یارب زدوری غنچه ی نشکفته ام این چشم ها نخوابیده ستتو دانی و بس که به عشق تماشای وصال با گلم هزار هزار فرشته و ملک در آسمان ها نخوابیده ستترسم که بیدار شود زنجوای با تو گلم چون خسته بود و رنجور کنون تازه خوابیده ست یا رب بیا و منت بنه بر ای این عاشق حقیر مرا به سرایی ببر که گلم خوابیده ست
user_image
حسن
۱۳۹۲/۰۳/۲۸ - ۰۲:۲۲:۰۸
از اظهار همدردی اقای امین کیخا کمال تشکر را دارم و امید وارم همانگونه که می فرماید باشد
user_image
حسن
۱۳۹۲/۰۳/۲۹ - ۰۲:۳۱:۳۱
از جناب اقای امین کیخا عزیز بخاطر ابراز همدری تشکر می شود
user_image
امین کیخا
۱۳۹۲/۰۵/۰۶ - ۰۵:۱۳:۰۳
درود به حسن برادرم
user_image
امین کیخا
۱۳۹۲/۰۵/۰۶ - ۰۵:۲۴:۵۷
حسن جان فیه ما فیه را بخوان در باب در گذشتگان .به رادی سوگند و به راستی که در اغوش می کشیم همدیگر را و تو سیرفرزندت را می بینی .
user_image
سیما
۱۳۹۳/۰۱/۱۸ - ۰۲:۳۱:۰۵
آقای حسن سلام من با خوندن نوشته شما که در مورد پسر هفده ساله تون بود بسیار متاثر شدم و یاد برادر بیست ساله ناکام خودم افتادم یک قسمت از متن شما بسیار به دلم نشست :"خوشا به حال چومنی که تو گل ز دامنش چینی که خالق گلی و..."امیدوارم امیدوارم در اون دنیا در کنار عزیزترینمون که از دستش دادیم باشیم برای همیشه دنیا برای خودم شما و همه ی اونایی که عزیزترینشون رو از دست دادن این تنها آرزومهاین شعر هم بسیار زیباست و من اولین بار با صدای دلنشین خانوم گوگوش با این شعر آشنا شدم
user_image
حسن
۱۳۹۳/۰۴/۳۱ - ۱۶:۲۱:۴۹
سلام سیمای نازنین از توجه شما وهمدردی با من بسیار ممنونم فقط یکی از دعاهایت این باشد خدایا وحوش را هم داغدار نکن اینو از بزرگانتون بپرس خواهند گفت باز هم ممنونم عزیزم
user_image
حسن
۱۳۹۳/۱۰/۲۸ - ۰۴:۲۱:۳۴
به نام خدایا ربا داغ چقدر سنگین استمبتلا گشته به آن مسکین استگر بخواهی که کنی زنده بگور داغ بر دل بنهی تا لب گورگفته اند بس حکما در این باب قصر و حور و گل و بلبل بود اجرش لب آب آن بهشتی که در آن قران است طالبش تاجر و ترسو یاننداین درست است که طلااز کف من برداریدل من را به مسی مثل بهشت خوش دارییا که قربت به من ارزانی دار یا جگر گوشه ی من باز سپار راضیم من به جهنم به عذاب لحظه ای یار در آغوشم باد خلق و خوی و قد وبالای معینم زیباست صد بهشت پیش رخش نازیباستخالقا مفت سخن گویم وبر دل تو مگیر شده ام کور زعشقش توبه من سخت نگیر
user_image
ش
۱۳۹۴/۰۹/۲۸ - ۱۶:۳۹:۵۹
ش
user_image
رضا. م
۱۳۹۴/۱۰/۲۵ - ۰۳:۴۰:۵۲
واقعا که عالی است. نمی دانم آیا بهتر از این هم می شود شعر سرود؟
user_image
حافظ
۱۳۹۴/۱۲/۰۴ - ۱۷:۳۸:۰۸
بخش هایی از این شعر در آهنگی با نام من و تو در گروهی با نام NU منتشر شده و بسیار زیباست. و برای من بسیار زیباتر بود وقتی که در کافه ای خارج از ایران و با حالتی دل تنگ ناگهان این آهنگ را از بلندگوهای کافه شنیدم...
user_image
مهتا
۱۳۹۴/۱۲/۱۹ - ۰۴:۳۷:۲۳
دقیقا من هم در خارج از ایران این شعر را با اجرای گروه nu شنیدم
user_image
فاطمه
۱۳۹۵/۰۱/۲۷ - ۲۰:۳۶:۴۸
من با صدای غزل شاکری هم شنیدم این شعر رو
user_image
بانو
۱۳۹۵/۰۸/۱۸ - ۰۲:۰۰:۴۸
دوستان عزیز لطف کنید نظرات رو کمی تخصصی تر اعلام بفرمایید. در زیبا بودن شعر که شکی نیست. از مولانای جان هم کمتر از این انتظار نمیره...منظورم از تخصصی اینه که اگر کسی میدونه این شعر در چه زمانی سروده شده و منظور از برخی ابیات چیه مثلا در بیت :این عجبتر که من و تو به یکی کنج این جاهم در این دم به عراقیم و خراسان من و تومخصوصا مصرع دوم اشاره به چی داره سپاس گزار میشم.آیا شمس آن زمان در عراق بوده؟
user_image
کسرا
۱۳۹۶/۰۲/۰۶ - ۰۹:۱۹:۰۹
بی نهایت زیباست ...
user_image
الهه
۱۳۹۶/۰۵/۱۷ - ۲۳:۳۹:۰۸
سلام به همهفاطمه جان منظور از عراق و خراسان هم اشاره به غرب و شرق بودن ان مکانها داره که "طی العرض" بودن روح و عظمت بشر و توانایی انسان متعالی رو نشون میده و هم اینکه روح زمانی و مکانی نیست.و با ایهام به پرده های عراقی و خراسانی که از پرده های آنگ اصیل ارانی هستند اشاره داره که این غزل غنی با تصنیف به هر دو گوشه میتونه خونده بشه و اون دو نوع ریتم آهنگ هم بسیار متفاوت هستو ابته کلمه عجب تر به اتفاق عجیبی که د ربیت قبل اتفاق میفته اشاره میکنه و میگه این از اون عجیب تره که ما در این کنج ایوان دنیا نشستیم ولی روح عظیم بشر شرق و غرب عالم رو طی میکنه اون هم به نوای موسیقی که از اصیل ترین و متعالی ترین هنرهاست
user_image
علیرضا
۱۳۹۶/۱۰/۱۵ - ۱۵:۳۹:۱۷
بسیار زیبا، راستش در دوران معاصر خواننده ای به قدرت کلام مولانا پیدا نمیشود ولی اگر ایشان زنده بودند به هر کس اجازه خواندن اشعارشان را نمیدادند، بنده چند اهنگ از اهنگ های مولانا را با صدای افراد مختلف شنیده ام، به فرض مثال کار های اقای چاوشی با اشعار مولانا را که به کار گوگوش در اهنگ من و تو که این شعر را خوانده اند متوجه تفاوت فاحش کیفیت کار شدم، حتی صدای شجریان و .... . ولی هیچ صدایی و اهنگی به قدرت و زیبای کار گوگوش نرسید.
user_image
وصال
۱۳۹۷/۰۳/۰۸ - ۱۵:۳۴:۳۴
با سلام به دوستان عزیزاگرچه که دیوان شمس در ظاهر به عشق مولانا به شمس تبریزی سروده شده اما معنی آن بسی عمیق تر از عشق های این جهانیست بطوری که منظور مولانا از شمس همان خورشید آگاهی است که در دل تمام انسانها منتظره که سیاهی نفس از بین بره و طلوع کنه ، در مورد بیت این عجبتر که منو تو به یکی کنج اینجا ... از نظر حقیر منظور اینه که مولانا به ذهن انسان اشاره میکنه که زمان و مکان این لحظه رو انکار میکنه و مرتبا فکر در جهت هایه مختلف سیر میکنه و انرژی که میتونه صرف حضور ما در لحظه حال بشه رو به جهت هایه مختلف سرازیر میکنه و این باعث دوری از وحدت عارفانه و نتیجتا تکسر انسان میشه ... میگه که این بیت هایه قبلی اصلا عجیب نیست عجیب اینه که انسان انرژیشو در جهت هایه مختلف سرازیر میکنه بجای حضور ابدی این لحظه و این باعث خسران بشر میشه ، این تعجب بیشتر به معنای تاثر مولانا از حال بشر است ...
user_image
امیر
۱۳۹۷/۰۸/۱۹ - ۰۵:۴۶:۲۹
ببینید عزیزان در مورد زندگی مجدد بعد با عزیزان یه مطلبی رو به گوش همراهان گرامی برسونم.زندگی بسیار فراتر از این یک مرحله تجربه در زمین است و اگر ذهنیت ما اینجا باشد و بعد قیامت عدالت خداوند رو محدود کردیم.چرا که اگر من متولد بشم و زود فوت کنم متولد بشم و هزاران مشکلات دیگر و مورد قضاوت قرار بگیرم از رحمت خداوند به دور است.ما زندگی ها کرده ایم و زندگی ها خواهیم کرد.واینها قابل دفاع هم هست.و از مجموع بیشمار تجربه زندگی درکی جاری خواهد شد و ما به مقامی خواهیم رسید.ما از تجربه زندگی قبلی هیچ به یاد نداریم.و در زندگی های بعدی هم هیچ به یاد نداریم تا روز قیامت همه انها را به یاد خواهیم اورد.دروس بسیار بسیار گسترده ای وجود دارد که عزیزانی هستند برای اموزش.طلب خیر برای تک تک ناظران گرامی
user_image
محسن
۱۳۹۷/۰۸/۱۹ - ۱۱:۵۵:۲۱
مفقود خان شما مدرکی می خواهی که در اثبات آن ، خود مدرکی نداری شما اثبات کن تا من در نفی آن مدرک بیاورماگر کسی گفت ده تا خدا وجود دارد ، اگر ثابت کرد ، باید یا چشم بسته قبول کرد ، یا مدرکی خواست ، شما چشم بسته به آنچه گفته اند باور داریخواهش می کنم ابتدا شما دلایل وجود روح را که معتقدی بیاور ، تا بعد به زندگی بعد از مرگ برسیم.
user_image
مفقود الاثر
۱۳۹۷/۰۸/۱۹ - ۱۴:۴۳:۱۳
نه دیگه قرار بود مدرک بیاریواکنش مغزه ?کو مدرکت ?
user_image
مفقود الاثر
۱۳۹۷/۰۸/۱۹ - ۱۴:۴۷:۰۳
حالا که به قول خودت می دانیبگو تا ماهم بدانیم !
user_image
وود زاک
۱۳۹۸/۰۶/۰۶ - ۱۲:۴۲:۰۵
گوگوش کلمه ی "نظّاره" رو بدون تشدید خونده و وزن، دچار کمی اخلال شده. اشتباه خوانی اشعار بزرگان توسط خوانندگان مشهور، موضوعی هست که می تونه موضوع حداقل یک مقاله باشه. حبیب، هایده و خیلیای دیگه هستن که ازین سوتی ها دادن و کاش قبل خلق چنین آثاری که در ذهن و زبان افراد جاری می شود، قبل از خواندن ترانه، از یک فرد مطلع و متخصص بخوان که فقط یک بار شعر رو براشون دکلمه کنن.
user_image
خاموش
۱۳۹۸/۰۸/۱۵ - ۰۴:۱۴:۰۶
ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﯽ ﺍﺯ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ 778 《ﺑﻬﺎﺭ ﮔﺎﻫﯽ ﺧُﺮﺍﻓﺎﺗﯽ ﻣﯽ‌ﺷَﻮَﺩ》ﺟﻤﻠﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﺩﺭ ﭘﻨﺠﺎﻩ ﻭ ﻧﻬﻤﯿﻦ ﭼﻬﺮﻩ ﺍﺯ ﻣﻦِ‌ﺫﻫﻨﯽ 80 ﭼﻬﺮﻩ ﺍﻡ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﻧﺸﺎﻥ ﺩﺍﺩ! ﭘﺲ ﺍﺯ ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ ﻫﺎﯼ ﻋﻤﯿﻘﯽ ﮐﻪ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ 778 ﺑﻪ ﻣﻦ ﺩﺍﺩ ﺍﯾﻨﮏ ﺑﺎﯾﺪ ﺍﯾﻦ ﺟﻤﻠﻪ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﮐﻨﺪ. 《ﺑﻬﺎﺭ ﺗﺎ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻣﻦِ ﺫﻫﻨﯽ ﺍﺳﺖ ﺩﺭ ﺧﺮﺍﻓﺎﺕ ﺍﺳﺖ.》ﻣﻮﻻﻧﺎ ﺩﺭ ﻏﺰﻝ 2214 ﺩﯾﻮﺍﻥ ﺷﻤﺲ ﭼﻨﯿﻦ ﮔﻔﺖ: ﻣﻦ ﻭ ﺗﻮ ﺑﺪﻭﻥ ﻣﻦِ‌ﺫﻫﻨﯽ ﻣﺎﻥ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺍﺯ ﺳَﺮِ ﺫﻭﻕ ﺟﻤﻊ ﻣﯽ‌ﺷﻮﯾﻢ، ﯾﮑﯽ ﻣﯽ‌ﺷﻮﯾﻢ، ﺑﻪ ﻭﺣﺪﺕ ﻣﯽ‌ﺭﺳﯿﻢ...ﺩﯾﮕﺮ ﺗﻮﻗﻌﺎﺕ ﻭ ﺧﻮﺍﺳﺘﻦ ﻫﺎﯼ ﻣﻦِ‌ﺫﻫﻨﯽ ﻣﯽ‌ﺭﻭﺩ، ﻫﻮﺷﯿﺎﺭﯼ ﺍﺯ ﻫﻮﺷﯿﺎﺭﯼ ﺁﮔﺎﻩ ﻣﯽ‌ﺷﻮﺩ ﻭ ﺍﺯ ﺑﻨﺪِ ﺧُﺮﺍﻓﺎﺕ ﻣﯽ‌ﺟَﻬﯿﻢ
user_image
خاموش
۱۳۹۸/۰۸/۱۵ - ۰۴:۱۵:۲۲
ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﯽ ﺍﺯ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ 778 《ﺑﻬﺎﺭ ﮔﺎﻫﯽ ﺧُﺮﺍﻓﺎﺗﯽ ﻣﯽ‌ﺷَﻮَﺩ》ﺟﻤﻠﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﺩﺭ ﭘﻨﺠﺎﻩ ﻭ ﻧﻬﻤﯿﻦ ﭼﻬﺮﻩ ﺍﺯ ﻣﻦِ‌ﺫﻫﻨﯽ 80 ﭼﻬﺮﻩ ﺍﻡ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﻧﺸﺎﻥ ﺩﺍﺩ! ﭘﺲ ﺍﺯ ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ ﻫﺎﯼ ﻋﻤﯿﻘﯽ ﮐﻪ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ 778 ﺑﻪ ﻣﻦ ﺩﺍﺩ ﺍﯾﻨﮏ ﺑﺎﯾﺪ ﺍﯾﻦ ﺟﻤﻠﻪ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﮐﻨﺪ. 《ﺑﻬﺎﺭ ﺗﺎ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻣﻦِ ﺫﻫﻨﯽ ﺍﺳﺖ ﺩﺭ ﺧﺮﺍﻓﺎﺕ ﺍﺳﺖ.》ﻣﻮﻻﻧﺎ ﺩﺭ ﻏﺰﻝ 2214 ﺩﯾﻮﺍﻥ ﺷﻤﺲ ﭼﻨﯿﻦ ﮔﻔﺖ: ﻣﻦ ﻭ ﺗﻮ ﺑﺪﻭﻥ ﻣﻦِ‌ﺫﻫﻨﯽ ﻣﺎﻥ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺍﺯ ﺳَﺮِ ﺫﻭﻕ ﺟﻤﻊ ﻣﯽ‌ﺷﻮﯾﻢ، ﯾﮑﯽ ﻣﯽ‌ﺷﻮﯾﻢ، ﺑﻪ ﻭﺣﺪﺕ ﻣﯽ‌ﺭﺳﯿﻢ...ﺩﯾﮕﺮ ﺗﻮﻗﻌﺎﺕ ﻭ ﺧﻮﺍﺳﺘﻦ ﻫﺎﯼ ﻣﻦِ‌ﺫﻫﻨﯽ ﻣﯽ‌ﺭﻭﺩ، ﻫﻮﺷﯿﺎﺭﯼ ﺍﺯ ﻫﻮﺷﯿﺎﺭﯼ ﺁﮔﺎﻩ ﻣﯽ‌ﺷﻮﺩ ﻭ ﺍﺯ ﺑﻨﺪِ ﺧُﺮﺍﻓﺎﺕ ﻣﯽ‌ﺟَﻬﯿﻢ
user_image
شهرام پاینده
۱۳۹۸/۰۹/۲۲ - ۱۸:۳۸:۰۱
با درودبنظر من در اشاره به من و تو اشاره به شخص من وگوهر درونی انسان دارد. در اصل شخصی که خودش را و حالات متفاوت شخصیت و افکار و احساساتش را میشناسد؛میداند که در وجودش حالتی ازمجموعه افکارواحساس خوب هست که گاهی همنشین او میشود. یعنی نوعی هماهنگی بین فرد و احساس و افکار که به آن اصطلاحا عشق گفته میشود و زمانی این هماهنگی بوجود میآید که وجود انسان از کینه و رنجش و نفرت و ترس و خشم تهی شده باشد.پس شاعر گرامی میدارد زمانی رو که با عشق و بدون احساس وافکار منفی سپری میکندرا استعاره میگیرد به حالتی که با معشوقه و فارغ از دنیا در ایوان برای نظاره باغ نشسته است. اختران فلک آیند به نظاره ما . . . . . .مولوی معتقد است که جهان بیرون برای ما خلق شده است.ما ز فلک برتریم . . . . .و اینکه این عالم در برابر ما اصالتی نداردگرجان عاشق دم زندآتش در این عالم زند وین عالم بی اصل را چون ذره ها برهم زنددر این بیت منظورش اینه که در حالت عشق یعنی زمانیکه وجودت از حرص و نفرت و کینه خالی شده اختران فلک به تو تعظیم میکنند و به نظاره ات مینشینند.در بیت این عجبتر که منو تو. . . . . .اشاره به یکسانی انسانها در رسیدن به عشق و وحدت وجود داره.یعنی اگر عدالتی در دنیا وجود داره تنها در تقسیم عشق هست.یعنی هر کسی به هر میزان که طلب کند میتواند از عشق بهره ببره وسیر آب بشه و در این مورد فرقی بین انسانها نیست و در این خصوص انسانها کاملا یکی و برابرند چه زن و چه مرد چه در عراق و چه در خراسان.ایمیل من shpsysndeh@yahoo.com هست اگر کسی سوالی داره
user_image
ناصر رستمی
۱۴۰۰/۰۲/۰۷ - ۰۳:۴۶:۰۶
از دوستان تشکر میکنم که با این قطعه احساس متعالی را در انان بوجود اورد وانان را به حلاوت روضه رضوان کشاند در واقع شعر همان الهامی است که از درون شاعر شکل گرفته و اخواننده منتقل میشود کما اینکه زیبایی شعر و احساست مطهر حسن به این بنده گوچک سرایت کرد و نهایتا مرا هم منقلب و همسو و همگام با این عزیز شدم .روح ان جوان عزیز انشاالله قرین رحمت باد.این قطعه که به نام اتحاد جانها سروده شده همان وحدت عرفانی است که عاشق با معشوقش استحاله می شود و اسرار خود را فاش نگوید تا در نهایت به ذات حق گرویده شود. من مست خدایم و خدا ان منستهر سوش مجویید که در جان منستسلطان منم و غلط نمایم به شما گویم که کسی هست که سلطان منستهمان ذهنیت منصور حلاج است که منصور به نام اناالحق سرش را از دست داد و مولانا به این زیبایی در کلام شیوا و در قالبی با مسما حفظ جان نمود.
user_image
ملیکا رضایی
۱۴۰۰/۰۵/۱۹ - ۰۲:۵۹:۱۰
غزل شاکری این سعررا بسیار زیبا خوانده اند...