مولانا

مولانا

غزل شمارهٔ ۲۲۱۶

۱

تن مزن ای پسر خوش دم خوش کام بگو

بهر آرام دلم نام دلارام بگو

۲

پرده من مدران و در احسان بگشا

شیشه دل مشکن قصه آن جام بگو

۳

ور در لطف ببستی در اومید مبند

بر سر بام برآ و ز سر بام بگو

۴

ور حدیث و صفت او شر و شوری دارد

صفت این دل تنگ شررآشام بگو

۵

چونک رضوان بهشتی تو صلایی درده

چونک پیغامبر عشقی هله پیغام بگو

۶

آه زندانی این دام بسی بشنودیم

حال مرغی که برسته‌ست از این دام بگو

۷

سخن بند مگو و صفت قند بگو

صفت راه مگو و ز سرانجام بگو

۸

شرح آن بحر که واگشت همه جان‌ها او است

که فزون است ز ایام و ز اعوام بگو

۹

ور تنور تو بود گرم و دعای تو قبول

غم هر ممتحن سوخته خام بگو

۱۰

شکر آن بهره که ما یافته‌ایم از در فضل

فرصت ار دست دهد هم بر بهرام بگو

۱۱

وگر از عام بترسی که سخن فاش کنی

سخن خاص نهان در سخن عام بگو

۱۲

ور از آن نیز بترسی هله چون مرغ چمن

دم به دم زمزمه بی‌الف و لام بگو

۱۳

همچو اندیشه که دانی تو و دانای ضمیر

سخنی بی‌نقط و بی‌مد و ادغام بگو

تصاویر و صوت

کلیات شمس یا دیوان کبیر با تصحیحات و حواشی بدیع‌الزمان فروزانفر » تصویر 1248
کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 821
امیرحسین بذرافشان :
عندلیب :

نظرات

user_image
پ.ی
۱۳۹۰/۱۲/۱۱ - ۱۸:۰۵:۰۸
ای کاش گنجور در مورد کاربرد « کاما» ، « کسره » ، «همزه = ی» و بعضی نکات رسم الخطی صرفه جویی به خرج نمی داد و آنها را جا به جا نمی گذاشت و به زیبایی و خوانش شعر آسیب نمی زد. برای نمونه دو بیت آغاز همین غزل:تن مزن ای پسر خوش دم ِ خوش کام، بگوبهر آرام دلم، نام دلارام بگوپرده ی من مدران و در احسان بگشاشیشه ی دل مشکن، قصه ی آن جام بگو
user_image
پیمان
۱۳۹۱/۰۴/۲۷ - ۰۵:۱۵:۱۹
با سلام من شعر شناس نیستم اما از نظر آوایی در بیت چونک پیغامبر عشقی هله پیغام بگو"پیغامبر" اهنگ شعر رو خراب میکنه یا شاید من بلد نیستم بخونم اما پیغمبر خیلی قشنگ میشینه تو شعرچونک پیغمبر عشقی هله پیغام بگو
user_image
تاوتک
۱۳۹۲/۰۸/۰۴ - ۱۸:۱۶:۱۰
واگشت به جای مرجع زیباست
user_image
امین کیخا
۱۳۹۲/۰۸/۰۴ - ۱۸:۳۹:۳۵
بازخورد معنای ارجاع می دهد و نیز چنانچه شکوهی عزیز نوشت دیشب خاستگاه و نیز بنیاد بر نوشته های علی حصوری خانی معنی مرحع می دهد .