مولانا

مولانا

غزل شمارهٔ ۲۲۲۱

۱

سر و پا گم کند آن کس که شود دلخوش از او

دل کی باشد که نگردد همگی آتش از او

۲

گرد آن حوض همی‌گردی و عاشق شده‌ای

چون شدی غرق شکر رو همه تن می‌چش از او

۳

چون سبوی تو در آن عشق و کشاکش بشکست

بر لب چشمه دهان می‌نه و خوش می‌کش از او

۴

عسلی جوشد از آن خم که نه در شش جهت است

پنج انگشت بلیسند کنون هر شش از او

۵

آن چه آب است کز او عاشق پرآتش و باد

از هوس همچو زمین خاک شد و مفرش از او

۶

آه عاشق ز چه سوزد تتق گردون را

ز آنک می‌خیزد آن آتش و آن آهش از او

۷

شمس تبریز که جان در هوس او بگریست

گشت زیبا و دلارام و لطیف و کش از او

تصاویر و صوت

کلیات شمس یا دیوان کبیر با تصحیحات و حواشی بدیع‌الزمان فروزانفر » تصویر 1251
کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 823
عندلیب :

نظرات

user_image
افشین صحرایی
۱۳۹۱/۰۷/۰۵ - ۱۱:۳۸:۵۱
در مصراع دوم بیت اول به جای دل کی باشد باید ( دل که باشد) به کار رود.
user_image
منصور
۱۳۹۴/۰۲/۰۱ - ۱۴:۰۹:۱۱
نظر جناب افشین کاملا درست است، در مصرع دوم بیت اول باید بجای«کی» «که» نوشته شود و گرنه وزن شعر نیز مشکل پیدا می کند
user_image
وفایی
۱۳۹۵/۱۲/۱۰ - ۱۲:۲۲:۵۳
همان " دل کی باشد " صحیح است .اگر اشعار قدیمی زمان مولانا و سنایی و ... را مطالعه کنید مواردی نظیر این بسیار خواهید دید . ظاهرا در آن دوران این طوری رایج بوده . شاید هم کی می نوشتند و که می خواندند . دوستان این اشعار در دست ما امانت هستند . ما که نمی توانیم بعضی کلماتی را که در تمام نسخه های قدیم و جدید به یک صورت نوشته شده اند ، به صلاحدید خودمان عوض کنیم ! اگر هم کسانی این کار را کرده اند اشتباه کرده اند . زیادی خودشان را علامه دهر پنداشته اند !