مولانا

مولانا

غزل شمارهٔ ۲۲۲۷

۱

مطربا اسرار ما را بازگو

قصه‌های جان فزا را بازگو

۲

ما دهان بربسته‌ایم امروز از او

تو حدیث دلگشا را بازگو

۳

من گران گوشم بنه رخ بر رخم

وعده آن خوش لقا را بازگو

۴

ماجرایی رفت جان را در الست

بازگو آن ماجرا را بازگو

۵

مخزن انا فتحنا برگشا

سر جان مصطفی را بازگو

۶

مستجاب آمد دعای عاشقان

ای دعاگو آن دعا را بازگو

۷

چون صلاح الدین صلاح جان ماست

آن صلاح جان‌ها را بازگو

تصاویر و صوت

کلیات شمس یا دیوان کبیر با تصحیحات و حواشی بدیع‌الزمان فروزانفر » تصویر 1255
کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 825
عندلیب :

نظرات

user_image
احسان
۱۳۹۵/۰۶/۰۵ - ۰۹:۵۲:۲۱
واقعا مولانا این شعرو تو معراج گفته این شعر از زمین در نمیاد
user_image
فرزام
۱۳۹۵/۰۶/۱۳ - ۰۵:۲۵:۰۱
دوست گرامی کاملاً درست می فرمایید. این ابیات در یکی از معراجهای حضرت مولانا بر ایشان نازل شده، گفتگویی است میان وی و عالم ناسوت، به نظر می رسد هنوز اسرار بسیاری بر حضرتش گشوده نشده بود. از پیمان روز الست می پرسد و از رازهایی که بر محمد (ص) عرضه شد که جانش ملکوتی شد. سر جان مصطفی را بازگو!
user_image
فرزام
۱۳۹۵/۰۶/۱۳ - ۰۵:۲۷:۳۸
سهو قلم ، منظور عالم لاهوت است و چنانچه خود حضرتش می فرماید جهان نیستی و عدم.
user_image
گمنام-۱
۱۳۹۵/۰۶/۱۳ - ۱۰:۰۹:۲۴
صد البته شعر نه از زمین که از زبان شاعر به در می آیددر باره معراجها!!لطفا تجدید نظر فرمایید.
user_image
مهناز ، س
۱۳۹۵/۰۶/۱۳ - ۱۰:۲۴:۴۶
گمنام 1 گرامی من به خود حق نمی دهم در رویاهای دیگران ، اگرچه بی پایه و خیال پردازی باشد خللی وارد کنم ، بعضی با همین افکار خوشند ، خوش باشند تنها نگرانیم از انحراف افکاری ست که به خورد جوانان می دهندهمیشه در این لغت معراج حیران بوده ام ، لاهوت و ناسوت ؟؟؟؟مانا باشید
user_image
فرزام
۱۳۹۵/۰۶/۱۴ - ۱۲:۰۶:۲۶
مراد از معراج نه اینکه حضرت مولانا سوار بر مرکبی می شده و با گذشتن از افلاک بلورین هفت گانه به عالم بالا می رفته، بلکه معراج درونی و یا رسیدن به حالتی از مکاشفه است که در تمامی دیوان کبیر و مثنوی شریف نشان از آن هست. خودش می فرماید : بیتی دو بماند اما بردند مرا جانا جایی که جهان آنجا بس مختصرم آمد" . دیگر اینکه خود مولانا بارها از منع شدنش به گفتن اسرار یاد کرده؛ مجملش کردم نگفتم زان بیان ورنه هم لبها بسوزد هم زبان. من تمام آن نیارم گفت ازآن منع می آید ز صاحب مرکزان. از کجا این الهامات به او می شده؟ اگر بخواهید بگویید مالیخولیا داشته و یا دروغگو بوده، بهتر است دست از او بردارید.اگر هم بخواهید با روش ماتریالیستی و امروز گرایانه به مولانا نزدیک شوید، نتیجه اش جز گمراهی نیست. خود او می فرماید : زین رسن قومی درون چه شدند
user_image
بنفشه
۱۳۹۶/۰۸/۰۵ - ۲۳:۳۰:۰۷
بسیار دقیق فرمودید جناب فرزامسرکار خانم مهناز عزیز، به قول عین القضات، این حدیث نرسد، تو باید که دررسی!
user_image
حسین،۱
۱۳۹۶/۰۸/۰۶ - ۰۲:۳۱:۰۸
مهناز بانو گرامیدرست می فرمائید، من نیز بر نسلی که خیال پردازان می پرورند تأسف می خورم. مردم دروغ را، رویا را، دست نیافتنی ها را، و ،،،،، دوست دارند. بر نهال خیال می پیچند، تا درختی به سان خواب شود.در خرافات غرقه می گردند، آرزوهایشان سراب شود.شما نیز مانا باشید
user_image
اسماعیل
۱۳۹۷/۰۶/۰۹ - ۱۳:۲۵:۵۶
بسیار عالی استاد فرزام.
user_image
عارف
۱۳۹۷/۰۹/۱۷ - ۱۱:۴۵:۲۰
بر ریز آن رطل گران بر آه سرد منکران
user_image
محمد
۱۳۹۸/۰۷/۰۶ - ۰۵:۳۲:۰۵
در باره معراج این حقیقت بر اهل دین مکشوف است که معراج روحانی و جسمانی است که معراج جسمانی مختص به حضرت رسول اکرم بوده و حتی در باره بقیه ائمه این نوع معراج گفته نشده و اما معراج روحانی امریست که برای هر مومن حقیقی قابل دست یافتن است که فرمودند الصلاه معراج المومن . لازم به یاد اوری است که زمانی که مینویسید حضرت مولانا نباید حضرت رسول را بدون القاب و احترامات یاد کنید تا موجب این شبه شود که مولانا را مقامی بالا تر از رسول اکرم قائل هستید.
user_image
Tara
۱۳۹۹/۰۷/۰۱ - ۰۵:۴۹:۲۶
درود بر شما می شود معنی شعرها را نیز بگنجانید ،سپاسگزارم
user_image
همایون
۱۳۹۹/۰۸/۱۶ - ۱۷:۱۵:۴۳
مطرب با زبان راز آشناست زبان هستی را می داند و در گوش رازآشنایان قصه های جان فزا را بازگو میکند، این جان انسان است که هرلحظه بزرگتر میشود و هستی نیز پا به پای آن بزرگ میشود و جان های پاک و بزرگ را برمی گزیند و مصطفی میکند، همه فرهنگ جلال دین همان کاری است که هستی از روز نخست (الست) انجام میدهد و آن برگزیدن جان های پاک است و انسان در بزرگی هستی و در صلاح جان نقش بزرگی در هستی بر عهده دارد، انجام این نقش آرزوی عاشقان استنکته زیبای غزل آنجاست که جلال دین در برابر مطرب خود را به کری و گوش سنگینی میزند و میگوید بیا روبروی من و با من سخن بگو یعنی مخاطب تو منم و من در این کار با تو همکارم زیرا آن انسان بزرگ و آن خوش سیما و خوب چهره را ملاقات کرده ام و مصطفی را برگزیده ام و او هم مرا برگزید و من نوید میدهم که دعای عاشقان
پاسخ داده شد شما فقط بدانید که آن چه دعایی بود که هستی به آن جواب مثبت دادغزل کوتاه و پُرنکته که نشان از مطربی چیره دست دارد
user_image
بی نام
۱۴۰۰/۰۳/۰۵ - ۰۱:۴۰:۱۹
مشاهده اجرای اشعار مولانا برای شمس تبریزی به ترکی