مولانا

مولانا

غزل شمارهٔ ۲۲۴۹

۱

به وقت خواب بگیری مرا که هین برگو

چو اشتهای سماعت بود بگه‌تر گو

۲

چو من ز خواب سر و پای خویش گم کردم

تو گوش من بگشایی که قصه از سر گو

۳

چو روی روز نهان شد به زیر طره شب

بگیریم که از آن طره معنبر گو

۴

فتاده آتش خواب اندر این نیستان‌ها

تو آمده که حدیث لب چو شکر گو

۵

و آنگهی به یکی بار کی شوی قانع

غزل تمام کنم گوییم مکرر گو

۶

بیا بگو چه کنی گر ز خوابناکی خویش

به تو بگوید لالا برو به عنبر گو

۷

از آنچ خورده‌ای و در نشاط آمده‌ای

مرا از آن بخوران و حدیث درخور گو

۸

ز من چو می‌طلبی مطربی مستانه

تو نیز با من بی‌دل ز جام و ساغر گو

۹

من این به طیبت گفتم وگر نه خاک توام

مرا مبارک و قیماز خوان و سنجر گو

تصاویر و صوت

کلیات شمس یا دیوان کبیر با تصحیحات و حواشی بدیع‌الزمان فروزانفر » تصویر 1266
کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 832
علیرضا بخشی زاده روشنفکر :
عندلیب :

نظرات