مولانا

مولانا

غزل شمارهٔ ۲۲۶۳

۱

یا قمرا لوعه للقمرین سکن

حلت علی حریمهم فی خطر لیمنوا

۲

یا شجرا غصونه فوق سماء وهمنا

هز هز فی قلوبنا مرحمه لنجتنوا

۳

هر کی تو گردنش زدی گشت درازگردن او

خرمن هر کی سوختی گشت بزرگ خرمن او

۴

هر کی سرش شکافتی سر بفراخت بر فلک

هر کی تو در چهش کنی یافت جهان روشن او

۵

یا بلدا مخلدا افلح من ثوی به

للبرکات مطلع للثمرات معدن

۶

یا سحرا منورا لیس عقیبه دجی

افلح کل منظر ذاک به مزین

۷

هر کی طرب رها کند پشت سوی وفا کند

بازکشاندش به خود با کرم مفتن او

۸

می‌کشدش که ای رهی از کف من کجا رهی

رو به من آورید هین ها الذین آمنوا

۹

جاء اوان وصلنا یلحقنا باصلنا

شممنا عبیره فانتهضوا لتیقنوا

۱۰

ما بقی انسلاخنا ان هنا مناخنا

فی عرفات معشر ابتکروا و احسنوا

۱۱

پند نگار خود شنو از بر او برون مرو

ای دل و دیده دیده‌ای ای دل و دیده من او

۱۲

پیش خودم همی‌نشان بر سر من همی‌فشان

تا ز تو لاف می‌زنم کم بگرفت دامن او

۱۳

قد نطق الهوی اسکتوا استمعوا و انصتوا

ان لسان نطقنا عند لقاه الکن

۱۴

بستم من دهان خود دل بگشاد صد دهان

بهر دل تو تن زدم بس بودم نوازن او

۱۵

در گل و در شکر نشین بهر خدای لطف بین

سیب و انار تازه چین کمد در فشاندن او

تصاویر و صوت

کلیات شمس یا دیوان کبیر با تصحیحات و حواشی بدیع‌الزمان فروزانفر » تصویر 1276
کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 838
عندلیب :

نظرات

user_image
نادر..
۱۳۹۷/۰۴/۰۵ - ۱۱:۲۳:۲۰
از کف من کجا رهی؟..