مولانا

مولانا

غزل شمارهٔ ۲۲۶۵

۱

الیوم من الوصل نسیم و سعود

الیوم اری الحب علی العهد فعودوا

۲

رفته‌ست رقیب و بر آن یار نبود او

بی‌زحمت دشمن دم عشاق شنود او

۳

یا قلب ابشرک به وصل و رحیق

ما فاتک من دهرک الیوم یعود

۴

شکر است عدو رفته و ما همدم جامیم

ما سرخ و سپید از طرب و کور و کبود او

۵

یا حب حنا نیک تجلیت بوصل

الروح فدا روحک بالروح تجود

۶

ما را که برای دل حساد جفا گفت

امروز چو خلوت شد ما را بستود او

۷

هذا قمر قد غلب الشمس بنور

من طالعه الیوم علی الشمس یسود

۸

امروز نقاب از رخ خود ماه برانداخت

بر طلعت خورشید و مه و زهره فزود او

۹

ما اکثر ما قد خفض العیش به هجر

للعیش من الیوم نهوض و صعود

۱۰

پیوسته ز خورشید ستاند مه نو نور

این مه که به خورشید دهد نور چه بود او

۱۱

یا قلب تمتع و طب ان شکورا

الحب شفیق لک و الله ودود

۱۲

این دم سپه عشق چه خوش دست گشادند

چون یک گره از طره پربند گشود او

۱۳

الحب الی المجلس والله سقانا

و السکر من القهوه کالدهر ولود

۱۴

آن غم که ز عشاق بسی گرد برآورد

بیرون ز در است این دم و از بام فرود او

۱۵

الیوم من العیش لقاء و شفا

الیوم من السکر رکوع و سجود

۱۶

آن ساغر لاغرشده را داروی دل ده

دیر است که محروم شد از ذوق وجود او

۱۷

یا قوم الی العشق انیبوا و اجیبوا

لما کتب الله علی العشق خلود

۱۸

امروز صلا می‌زند این خفته دلان را

آن عشق سماوی که نخفت و نغنود او

۱۹

العشق من الکون حیات و لباب

و العیش سوی العشق قشور و جلود

۲۰

هر دوست که از عشق به دنیات کشاند

خود دشمن تو او است یقین دان و حسود او

۲۱

لا تنطق فی العشق و یکفیک انین

فالمخلص للعاشق صبر و جحود

۲۲

بس کن تو مگو هیچ که تا اشک بگوید

دل خود چو بسوزد بدهد بوی چو عود او

تصاویر و صوت

کلیات شمس یا دیوان کبیر با تصحیحات و حواشی بدیع‌الزمان فروزانفر » تصویر 1278
کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 839
عندلیب :

نظرات