مولانا

مولانا

غزل شمارهٔ ۲۲۹۵

۱

سراندازان همی‌آیی نگارین جگرخواره

دلم بردی نمی‌دانم چه آوردی دگرباره

۲

فغان از چشم مکارت کز اول بود این کارت

که پاره پاره پیش آیی و بربایی دل پاره

۳

برای ماه بی‌چون را کشیدی جور گردون را

مسلم گشت مجنون را که عاقل نیست این کاره

۴

بیار آن جام پرآتش که تا ما درکشیمش خوش

به عشق روی آن مه وش برون از چرخ و استاره

۵

بزن آتش به کشت من فکن از بام طشت من

که کار عشق این باشد که باشد عاشق آواره

۶

اگر زخمی زنی از کین به قصد این دل مسکین

بزن که زخم بردارد چه باید کرد بیچاره

۷

دلم شد جای اندیشه و یا دکان پرشیشه

بگو ای شمس تبریزی دلت سنگ است یا خاره

تصاویر و صوت

کلیات شمس یا دیوان کبیر با تصحیحات و حواشی بدیع‌الزمان فروزانفر » تصویر 1297
کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 850
عندلیب :

نظرات