
مولانا
غزل شمارهٔ ۲۳۴۵
۱
چو بیگاه است و باران خانه خانه
صلای جمله یاران خانه خانه
۲
چو جغدان چند این محروم بودن
به گرداگرد ویران خانه خانه
۳
ایا اصحاب روشن دل شتابید
به کوری جمله کوران خانه خانه
۴
ایا ای عاقل هشیار پرغم
دل ما را مشوران خانه خانه
۵
به نقش دیو چند این عشقبازی
لقبشان کرده حوران خانه خانه
۶
بدیدی دانه و خرمن ندیدی
بدین حالند موران خانه خانه
۷
مکن چون و چرا بگذار یارا
چرا را با ستوران خانه خانه
۸
در آن خانه سماع ختنه سور است
ولیکن با طهوران خانه خانه
۹
بنا کردهست شمس الدین تبریز
برای جمع عوران خانه خانه
تصاویر و صوت


نظرات