مولانا

مولانا

غزل شمارهٔ ۲۳۶۷

۱

تا چه عشق است آن صنم را با دل پرخون شده

هر زمان گوید که چونی ای دل بی‌چون شده

۲

دم به دم او کف خود را از دلم پرخون کند

تا ز دست دست او خون دلم جیحون شده

۳

نام عاشق بر من و او را ز من خود صبر نیست

عشق معشوقم ز حد عشق من افزون شده

۴

چونک کردم رو به بالا من بدیدم یک مهی

فتنه خورشید گشته آفت گردون شده

۵

ذره‌ها اندر هوا و قطره‌ها در بحرها

در دماغ عاشقانش باده و افیون شده

۶

واعظ عقل اندرآمد من نصیحت کردمش

خیز مجلس سرد کردی ای چو افلاطون شده

۷

پیش شمس الدین تبریزی برو کز رحمتش

مردگان کهنه بینی عاشق و مجنون شده

تصاویر و صوت

کلیات شمس یا دیوان کبیر با تصحیحات و حواشی بدیع‌الزمان فروزانفر » تصویر 1334
کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 872

نظرات