
مولانا
غزل شمارهٔ ۲۳۸۰
۱
پیش جوش عفو بیحد تو شاه
توبه کردن از گناه آمد گناه
۲
بس که گمره را کنی بس جست و جو
گمرهی گشتهست فاضلتر ز راه
۳
منطقم را کرد ویران وصف تو
راه گفتن بسته شد ماندهست آه
۴
آه دردت را ندارم محرمی
چون علی اه میکنم در قعر چاه
۵
چه بجوشد نی بروید از لبش
نی بنالد راز من گردد تباه
۶
بس کن ای نی ز آنک ما نامحرمیم
زان شکر ما را و نی را عذر خواه
تصاویر و صوت


نظرات
منصور قربانی