
مولانا
غزل شمارهٔ ۲۳۸۵
۱
روز ما را دیگران را شب شده
ز آفتابی اختران را شب شده
۲
تیر دولتهای ما پیروز شد
تیر جست و مر کمان را شب شده
۳
روز خندان در رخ عین الیقین
کافرستان گمان را شب شده
۴
برپریده مرغ ایمانت کنون
بیامان خواهی امان را شب شده
۵
هر دمی روز است اندر کان جان
روز نقد توست کان را شب شده
۶
عاشقان را روزهای بینشان
عاقل رسم و نشان را شب شده
تصاویر و صوت


نظرات
..