
مولانا
غزل شمارهٔ ۲۴۰۳
۱
ساقی جان غیر آن رطل گرانم مده
ز آنک بدادی نخست هیچ جز آنم مده
۲
شهره نگارم ز تو عیش و قرارم ز تو
جان بهارم ز تو رسم خزانم مده
۳
جان چو توی بیشکی پیش تو جان جانکی
باش مرا ای یکی هر دو جهانم مده
۴
پردگی و فاش تو آفت او باش تو
جان رهی باش تو جان و روانم مده
۵
دوش بدادی مرا از کف خود باده را
چون که چنینم درآ جز که چنانم مده
۶
غیر شرابی چو زر ای صنم سیمبر
هیچ ندانم دگر ز آنک ندانم مده
۷
نیست شدم در چمن قفل بر آن در بزن
هر کی بپرسد ز من هیچ نشانم مده
۸
شیر پراکندهام زخم تو را بندهام
بیتو اگر زندهام جز به سگانم مده
۹
زان مه چون اخترم زان گل تازه و ترم
بیهمگان خوشترم با همگانم مده
۱۰
خسرو تبریزیان شمس حق روحیان
پر شده از تو دهان زخم زبانم مده
تصاویر و صوت


نظرات
پدرام
پدرام