
مولانا
غزل شمارهٔ ۲۴۰۹
۱
که بوده است تو را دوش یار و همخوابه
که از خوی تو پر از مشک گشت گرمابه
۲
چو شانه سنگ ز عشق تو شاخ شاخ شدهست
پریت خوانده به حمام و کردهات لابه
۳
چو شانه زلف تو را دید شد هر انگشتش
دلیل و آلت تهلیل همچو سبابه
۴
ز نور روی تو پر گشت خلوت حمام
که جمله قبه زجاجی شدهست چون تابه
۵
خمش که گل مثل آب از تو یافت صفا
که هر کی نسبت تو یافت گشت نسابه
تصاویر و صوت


نظرات