
مولانا
غزل شمارهٔ ۲۴۱۶
۱
برو برو که به بز لایق است بزغاله
برو که هست ز گاوان حیات گوساله
۲
برو برو که خران گله گله جمع شدند
خر جوان و خر پیر و خر دو یک ساله
۳
ز ناله تو مرا بوی خر همیآید
که خر کند به علف زار و ماده خر ناله
۴
دماغ پاک بباید برای مشک و عبیر
گلولههای پلیدی برای جلاله
۵
در آن زمان که خران بول خر به بو گیرند
زهی زمان و زهی حالت و زهی حاله
۶
میا میا که به میدان دل خران نرسند
به صد هزار حیل میرسند خیاله
۷
دلاله کیست بلیس این عروس دنیا را
عروس را تو قیاسی بکن ز دلاله
۸
خموش باش سخن شرط نیست طالب را
که او ز اشارت ابرو رسد به دنباله
تصاویر و صوت


نظرات