
مولانا
غزل شمارهٔ ۲۴۱۸
۱
ای جان ای جان فی ستر الله
اشتر میران فی ستر الله
۲
جام آتش درکش درکش
پیش سلطان فی ستر الله
۳
ساغر تا لب میخور تا شب
اندر میدان فی ستر الله
۴
چشمش را بین خشمش را بین
پنهان پنهان فی ستر الله
۵
یاری شنگی پروین رنگی
آمد مهمان فی ستر الله
۶
دیدم مستش خستم دستش
آسان آسان فی ستر الله
۷
ساقی برجه باده درده
پنگان پنگان فی ستر الله
تصاویر و صوت


نظرات