مولانا

مولانا

غزل شمارهٔ ۲۴۲۲

۱

رخ نفسی بر رخ این مست نه

جنگ و جفا را نفسی پست نه

۲

سیم اگر نیست به دست آورم

باده چون زر تو بر این دست نه

۳

ای تو گشاده در هفت آسمان

دست کرم بر دل پابست نه

۴

پیشکشم نیست به جز نیستی

نیستیم را تو لقب هست نه

۵

هم شکننده تو هم اشکسته بند

مرهم جان بر سر اشکست نه

۶

مهر بر آن شکر و پسته منه

مهر بر این چاکر پیوست نه

۷

گفته امت ای دل پنجاه بار

صید مکن پای در این شست نه

تصاویر و صوت

کلیات شمس یا دیوان کبیر با تصحیحات و حواشی بدیع‌الزمان فروزانفر » تصویر 1364
کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 889

نظرات

user_image
Mori
۱۳۹۵/۰۴/۱۳ - ۰۹:۴۱:۴۴
این آهنگ توسط طیب انفاذ خوانده شده
user_image
حسین ف
۱۳۹۵/۰۶/۱۳ - ۰۷:۱۷:۲۵
سلاماگر ممکن است شخصی بیت ششم را حرکت گذاری کنددر خواندن مصراع اولش دچار مشکل شده ام آیا کلمه ی "شکر" مشدد خوانده میشود؟!
user_image
مهناز ، س
۱۳۹۵/۰۶/۱۳ - ۱۰:۱۲:۳۱
حسین ، ف گرامیمُهر بر آن شِکّر و پسته مَنِهمِهر بر این چاکر پیوست نهمیگوید : لب شیرین و خندانت را بگشا و بامن سخن بگو ، مانا باشی
user_image
گمنام-۱
۱۳۹۵/۰۶/۱۴ - ۰۷:۲۹:۰۵
درود بر شمایان، مهناز ، س و حسین ،فمهر از پسته دهان و لب شکرین بر گیر، با من سخن بگومرهم مهرت، بر دل اشکسته ام بنهای دل شکن اشکسته بند!!