
مولانا
غزل شمارهٔ ۲۴۶۳
۱
آه چه دیوانه شدم در طلب سلسلهای
در خم گردون فکنم هر نفسی غلغلهای
۲
زیر قدم میسپرم هر سحری بادیهای
خون جگر میسپرم در طلب قافلهای
۳
آه از آن کس که زند بر دل من داغ عجب
بر کف پای دل من از ره او آبلهای
۴
هم به فلک درفکند زهره ز بامش شرری
هم به زمین درفکند هیبت او زلزلهای
۵
هیچ تقاضا نکنم ور بکنم دفع دهد
صد چو مرا دفع کند او به یکی هین هلهای
۶
چونک از او دفع شوم گوشگکی سر بنهم
آید عشق چله گر بر سر من با چلهای
تصاویر و صوت


نظرات