مولانا

مولانا

غزل شمارهٔ ۲۵۵۲

۱

کجا باشد دورویان را میان عاشقان جایی

که با صد رو طمع دارد ز روز عشق فردایی

۲

طمع دارند و نبودشان که شاه جان کند ردشان

ز آهن سازد او سدشان چو ذوالقرنین آسایی

۳

دورویی با چنان رویی پلیدی در چنان جویی

چه گنجد پیش صدیقان نفاقی کارفرمایی

۴

که بیخ بیشه جان را همه رگ‌های شیران را

بداند یک به یک آن را بدیده نورافزایی

۵

بداند عاقبت‌ها را فرستد راتبت‌ها را

ببخشد عافیت‌ها را به هر صدیق و یکتایی

۶

براندازد نقابی را نماید آفتابی را

دهد نوری خدایی را کند او تازه انشایی

۷

اگر این شه دورو باشد نه آتش خلق و خو باشد

برای جست و جو باشد ز فکر نفس کژپایی

۸

دورویی او است بی‌کینه ازیرا او است آیینه

ز عکس تو در آن سینه نماید کین و بدرایی

۹

مزن پهلو به آن نوری که مانی تا ابد کوری

تو با شیران مکن زوری که روباهی به سودایی

۱۰

که با شیران مری کردن سگان را بشکند گردن

نه مکری ماند و نی فن و نه دورویی نه صدتایی

تصاویر و صوت

کلیات شمس یا دیوان کبیر با تصحیحات و حواشی بدیع‌الزمان فروزانفر » تصویر 1449
کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 939

نظرات

user_image
مسافر
۱۴۰۲/۰۵/۱۰ - ۰۳:۴۶:۱۳
سلام این غزل توسط آقای پرویز شهبازی در برنامه 899 گنج حضور به زبان ساده شرح داده شده است. می توانید ویدیو و صوت شرح  غزل را در آدرسهای  زیر پیدا کنید aparat parvizshahbazi
user_image
همایون
۱۴۰۲/۱۱/۲۵ - ۱۲:۱۴:۰۷
غزل روز عشق غزل روشن و رسایی در باره شیوه عشق، که با دورویی سازگاری ندارد، اگر بخواهیم بدانیم که در جایی یا به چیزی و کسی عشق داریم بسنده است که ببینیم در خود دورویی حس می‌کنیم یا نه  دورویی نشان سودجویی و ترس است که در میان جانداران هست که آنجا  خطر در پی است و اگر با انسان باشد آن دیگری هم در دورویی استاد است و آنرا چون آینه حس میکند و انسان های برتر اگر دورویی می‌کنند ازاینرو است که دیگران را بیازمایند بیگمان انسان والا دورویی نمی کند چون ارزش عشق و کارایی آنرا پی برده است که چون آینه صاف است و همه چیز را آشکار می سازد
user_image
همایون
۱۴۰۲/۱۱/۲۵ - ۱۲:۱۶:۵۵
اگر آن شه دورو باشد نه آنش خلق و خو باشد آتش باید آنش باشد