مولانا

مولانا

غزل شمارهٔ ۲۵۹۰

۱

ای پرده در پرده بنگر که چه‌ها کردی

دل بردی و جان بردی این جا چه رها کردی

۲

ای برده هوس‌ها را بشکسته قفس‌ها را

مرغ دل ما خستی پس قصد هوا کردی

۳

گر قصد هوا کردی ور عزم جفا کردی

کو زهره که تا گویم ای دوست چرا کردی

۴

آن شمع که می‌سوزد گویم ز چه می‌گرید

زیرا که ز شیرینش در قهر جدا کردی

۵

آن چنگ که می‌زارد گویم ز چه می‌زارد

کز هجر تو پشت او چون بنده دوتا کردی

۶

این جمله جفا کردی اما چو نمودی رو

زهرم چو شکر کردی وز درد دوا کردی

۷

هر برگ ز بی‌برگی کف‌ها به دعا برداشت

از بس که کرم کردی حاجات روا کردی

تصاویر و صوت

کلیات شمس یا دیوان کبیر با تصحیحات و حواشی بدیع‌الزمان فروزانفر » تصویر 1472
کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 953

نظرات

user_image
بابک بامداد مهر
۱۳۹۷/۱۱/۰۶ - ۱۵:۴۱:۵۵
هر برگ زبی برگی کفها به دعا برداشت...تمثیل برگها که شبیه دستان خالی رو به آسمانندازبس که کرم کردی حاجات روا کردیبخشش یزدانی بر رساندن دلها به آرزویشان استبخوانیدمرا تا اجابت کنم شمارا
user_image
زیبا روز
۱۴۰۱/۰۱/۳۰ - ۱۴:۵۲:۳۵
این غزل و غزل بعدی 2591 در رابطۀ معنایی با یکدیگرند .به توضیح غزل بعدی توجه بفرمایید