مولانا

مولانا

غزل شمارهٔ ۲۶۵۰

۱

تو آن ماهی که در گردون نگنجی

تو آن آبی که در جیحون نگنجی

۲

تو آن دُرّی که از دریا فزونی

تو آن کوهی که در هامون نگنجی

۳

چه خوانم من فسون ای شاه پریان

که تو در شیشه و افسون نگنجی

۴

تو لیلیی ولیک از رشک مولی

به کنج خاطر مجنون نگنجی

۵

تو خورشیدی قبایت نور سینه است

تو اندر اطلس و اکسون نگنجی

۶

توی شاگرد جان افزا طبیبی

در استدلال افلاطون نگنجی

۷

تو معجونی که نبود در ذخیره

ذخیره چیست در قانون نگنجی

۸

بگوید خصم تا خود چون بود این

تو از بی‌چونی و در چون نگنجی

۹

چنین بودی در اشکمگاه دنیا

بگنجیدی ولی اکنون نگنجی

۱۰

مخوان در گوش‌ها این را خمش کن

تو اندر گوش هر مفتون نگنجی

تصاویر و صوت

کلیات شمس یا دیوان کبیر با تصحیحات و حواشی بدیع‌الزمان فروزانفر » تصویر 1528
کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 974

نظرات

user_image
نادر..
۱۳۹۶/۰۶/۰۶ - ۱۰:۱۲:۳۶
تو خورشیدی، قبایت نور سینه است..
user_image
میم جیم
۱۴۰۱/۰۸/۱۹ - ۱۶:۱۰:۳۷
💚