مولانا

مولانا

غزل شمارهٔ ۲۶۵۱

۱

کریما تو گلی یا جمله قندی

که چون بینی مرا چون گل بخندی

۲

عزیزا تو به بستان آن درختی

که چون دیدم تو را بیخم بکندی

۳

چه کم گردد ز جاهت گر بپرسی

که چونی در فراقم دردمندی

۴

من آنم کز فراقت مستمندم

تو آنی که خلاص مستمندی

۵

در این مطبخ هزاران جان به خرج است

ببین تو ای دل پرخون که چندی

۶

چو حلقه بر درت گرچه مقیمم

چه چاره چون تو بر بام بلندی

۷

بیا ای زلف چوگان حکم داری

که چون گویم در این میدان فکندی

۸

سپند از بهر آن باشد که سوزد

دلا می‌سوز دلبر را سپندی

۹

بیا ای جام عشق شمس تبریز

که درد کهنه را تو سودمندی

تصاویر و صوت

کلیات شمس یا دیوان کبیر با تصحیحات و حواشی بدیع‌الزمان فروزانفر » تصویر 1529
کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 974

نظرات