مولانا

مولانا

غزل شمارهٔ ۲۶۵۹

۱

کسی کاو را بود در طبع سستی

نخواهد هیچ کس را تندرستی

۲

مده دامن به دستان حسودان

که ایشان می‌کشندت سوی پستی

۳

زیان‌تر خویش را و دیگران را

نباشد چون حسد در جمله هستی

۴

هلا بشکن دل و دام حسودان

وگر نی پشت بخت خود شکستی

۵

از این اخوان چو ببریدی چو یوسف

عزیز مصری و از گرگ رستی

۶

اگر حاسد دو پایت را ببوسد

به باطن می‌زند خنجر دودستی

۷

ندارد مهر مهره او چه گشتی

ندارد دل‌، دل اندر وی چه بستی‌؟

۸

اگر در حصن تقوا راه یابی

ز حاسد وز حسد جاوید رستی

۹

اگر چه شیرگیری، ترک او کن

نه آن شیر است کش گیری به مستی

تصاویر و صوت

کلیات شمس یا دیوان کبیر با تصحیحات و حواشی بدیع‌الزمان فروزانفر » تصویر 1534
کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 977
علی اسلامی مذهب :

نظرات