مولانا

مولانا

غزل شمارهٔ ۲۶۶۰

۱

چرا ز اندیشه‌ای بیچاره گشتی‌؟

فرورفتی به خود غمخواره گشتی‌؟

۲

تو را من پاره پاره جمع کردم

چرا از وسوسه صدپاره گشتی‌؟

۳

ز دارالملک عشقم رخت بردی

در این غربت چنین آواره گشتی

۴

زمین را بهر تو گهواره کردم

فسرده تخته گهواره گشتی

۵

روان کردم ز سنگت آب حیوان

به سوی خشک رفتی خاره گشتی

۶

توی فرزند جان کار تو عشق است

چرا رفتی تو و هرکاره گشتی‌؟

۷

از آن خانه که تو صد زخم خوردی

به گرد آن در و درساره گشتی

۸

در آن خانه که صد حلوا چشیدی

نگشتی مطمئن اماره گشتی

۹

خمش کن گفت هشیاریت آرد

نه مست غمزهٔ خماره گشتی

تصاویر و صوت

کلیات شمس یا دیوان کبیر با تصحیحات و حواشی بدیع‌الزمان فروزانفر » تصویر 1534
کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 978
فاطمه زندی :

نظرات

user_image
ساعد
۱۳۹۹/۰۳/۰۵ - ۲۳:۳۲:۲۸
سلام . این غزل به طور کامل و به زیبایی تمام توسط آقای پرویز شهبازی در برنامه شماره 816 گنج حضور در خردادماه 1399 تفسیر شد .
user_image
هادی
۱۳۹۹/۰۶/۱۳ - ۰۴:۳۹:۳۹
با درود واقعا عجیب است که جز یکی حاشیه ای زیر این شعر زیبا و سوزناک نمیبینم.
user_image
فاطمه زندی
۱۴۰۱/۰۹/۲۵ - ۰۶:۰۸:۲۵
درود بر همراهان جان  برداشت من از این غزل : ای انسان که از خدا هستی و مال خدایی....و برای خدا هستی .چرا اندیشه های وسوسه انگیز ترا بیچاره کرده ؟؟ به حدی که در خود فرو رفتی و پر از غم و غصه  شده ا ی ..ای انسان ،من ترا از ذرات عالم هستی جمع کردم و هستی واحد (یکتایی) بخشیدم .چرا وسوسه های من ذهنی ، ترا پاره پاره کرده و از یکتایی بیرون آمدی .از مَقَرِّ حکومت عشق (خداوند )بیرون آمدی و دچار غربت شدی و آواره...من ،زمین را برای تو گهواره و مهد آرامش قرار دادم تا در آن بالندگی و رشد بیابی و تو به دلیل وابستگی به زمین ( مادیات )افسرده شدی..از صلابت و سختی سنگ وجود ،آب زندگی برایت جاری کردم .اما تو از این آب زندگی فرار کردی و مجددا سفت و سخت شدی ..تو فرزند و زاییده ء عشق هستی .چرا از عشق سر بر تافتی ..و همه کاره شدی .در وادی عشق ،تو صد گونه حلوا چشیدی ،چرا مطمین نشدی و به آرامش نرسیدی ..و به دنبال نفس اماره و زیاده طلبی رفتی.خدایت از تو خواسته که خاموش باشی تا هشیار گردی ...نه اینکه سرمست از غمزه ء خماره ء دنیا گردی  درود خدا بر روان پاک مولانای جان  ۲۵ آذر ماه ۱۴۰۱ به یاد مادر عزیزم  فاطمه زندی 
user_image
عبدالعزیز میرخزیمه
۱۴۰۲/۱۲/۰۷ - ۰۰:۲۹:۲۰
این غزل را استاد شهبازی در برنامه 753 از گنج حضور شرح داده اند