مولانا

مولانا

غزل شمارهٔ ۲۶۸۳

۱

نگارا تو گلی یا جمله قندی

که چون بینی مرا چون گل بخندی

۲

نگارا تو به بستان آن درختی

که چون دیدم تو را بیخم بکندی

۳

چه کم گردد ز حسنت گر بپرسی

که چونی در فراقم دردمندی

۴

من آنم کز فراقت مستمندم

تو آنی که هلاک مستمندی

۵

در این مطبخ هزاران جان به خرج است

ببین تو ای دل مسکین که چندی

۶

چو حلقه بر درت سر می‌زنم من

چه چاره چون تو بر بام بلندی

۷

بیا ای زلف چوگان حکم داری

که چون گویم در این میدان فکندی

۸

سپند از بهر آن باشد که سوزد

دلا می سوز دلبر را سپندی

۹

بیا ای جام عشق شمس تبریز

که درد کهنه را تو سودمندی

تصاویر و صوت

کلیات شمس یا دیوان کبیر با تصحیحات و حواشی بدیع‌الزمان فروزانفر » تصویر 1548
کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 985

نظرات