مولانا

مولانا

غزل شمارهٔ ۲۷۵۴

۱

روزی که مرا ز من ستانی

ضایع مکن از من آنچ دانی

۲

تا با تو چو خاص نور گردم

آن نور لطیف جاودانی

۳

تا چند کنم ز مرگ فریاد

با همچو تو آب زندگانی

۴

گر مرگم از او است مرگ من باد

آن مرگ به از دم جوانی

۵

از خرمن خویش ده زکاتم

زان خرمن گوهر نهانی

۶

منویس بر این و آن براتم

بگذار طریق امتحانی

۷

خاموش ولی به دست تو چیست

باران آمد تو ناودانی

تصاویر و صوت

کلیات شمس یا دیوان کبیر با تصحیحات و حواشی بدیع‌الزمان فروزانفر » تصویر 1592
کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 1013

نظرات

user_image
شیرین
۱۳۹۸/۰۱/۰۶ - ۱۲:۴۷:۰۲
این شعر بصورت مستزاد بر روی ابیاتی از مقدمه لیلی و مجنون نظامی گنجوی سروده شده و از کوتاهی مصرع دوم مشخص میشه که مستزاد هستمصرع اول این ابیات جز بیت آخر همه از نظامی است.
user_image
محسن ، ۲
۱۳۹۸/۰۱/۰۶ - ۱۴:۲۹:۱۱
شیرین بانو مستزاد ، روال خود را دارد ، این غزل مستزاد نیست نمونه و مثال :مستزاد شعری که در آخر هر مصراع آن چند کلمۀ زیاده از وزن می‌آورند، مانند این شعر: ای کامگارسلطان انصاف تو به گیهان ـ گشته عیان مسعودشهریاری خورشید نامداری ـ اندر جهان ای اوج چرخ جایت گیتی ز روی و رایت ـ چون بوستان (مسعودسعد: 455)