
مولانا
غزل شمارهٔ ۲۷۵۹
۱
گویم سخن لب تو یا نی
ای لعل لب تو را بها نی
۲
ای گفته ما غلام آن دم
کآنجا همگی توی و ما نی
۳
اینجا که منم به جز خطا نی
وآنجا که توی بجز عطا نی
۴
اینجا گفتن ز روی جسم است
وآنجا همه هستی است جا نی
۵
سیاره همیروند پا نی
صد مشک روانه و سقا نی
۶
رنجورانند همچو ایوب
دریافته صحت و دوا نی
۷
بی چشمانند همچو یعقوب
بینا شده چشم و توتیا نی
۸
ره پویانند همچو ماهی
بینند طریقها ضیا نی
۹
از رشک تو من دهان ببستم
شرح تو رسد به منتها نی
تصاویر و صوت


نظرات