مولانا

مولانا

غزل شمارهٔ ۲۸۱۹

۱

اگر او ماه منستی شب من روز شدستی

اگر او همرهمستی همه را راه زدستی

۲

وگر او چهره مستی به سر دست بخستی

ز کجا عقل بجستی ز کجا نیک و بدستی

۳

وگر او در صمدیت بنمودی احدیت

به خدا کوه احد هم خوش و مست احدستی

۴

و اگر باغ نه مستی که در او میوه برستی

ز کجا میوه تازه به درون سبدستی

۵

سبد گفت رها کن سوی آن باغ نهان شو

اگر این گفت نبودی نه مدد بر مددستی

تصاویر و صوت

کلیات شمس یا دیوان کبیر با تصحیحات و حواشی بدیع‌الزمان فروزانفر » تصویر 1629
کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 1035

نظرات

user_image
سهیلا
۱۳۹۵/۱۲/۲۵ - ۰۴:۱۳:۴۳
سلام شرح این غزل چیه؟