مولانا

مولانا

غزل شمارهٔ ۲۸۲۶

۱

همه چون ذره روزن ز غمت گشته هوایی

همه دردی کش و شادان که تو در خانه مایی

۲

همه ذرات پریشان همه کالیوه و شادان

همه دستک زن و گویان که تو خورشیدلقایی

۳

همه در بخت شکفته همه با لطف تو خفته

همه در وصل بگفته که خدایا تو کجایی

۴

همه همخوابه رحمت همه پرورده نعمت

همه شه زاده دولت شده در دلق گدایی

۵

چو من این وصل بدیدم همه آفاق دویدم

طلبیدم نشنیدم که چه بد نام جدایی

۶

بجز از باطن عاشق بود آن باطل عاشق

که ورای دل عاشق همه فعل است و دغایی

۷

تو بر آن وصل خدایی تو بر آن روح بقایی

مده از جهل گوایی هله تا ژاژ نخایی

تصاویر و صوت

کلیات شمس یا دیوان کبیر با تصحیحات و حواشی بدیع‌الزمان فروزانفر » تصویر 1633
کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 1037

نظرات