مولانا

مولانا

غزل شمارهٔ ۲۸۳۱

۱

چو نماز شام هر کس بنهد چراغ و خوانی

منم و خیال یاری غم و نوحه و فغانی

۲

چو وضو ز اشک سازم بود آتشین نمازم

در مسجدم بسوزد چو بدو رسد اذانی

۳

رخ قبله‌ام کجا شد که نماز من قضا شد

ز قضا رسد هماره به من و تو امتحانی

۴

عجبا نماز مستان تو بگو درست هست آن

که نداند او زمانی نشناسد او مکانی

۵

عجبا دو رکعت است این عجبا که هشتمین است

عجبا چه سوره خواندم چو نداشتم زبانی

۶

در حق چگونه کوبم که نه دست ماند و نه دل

دل و دست چون تو بردی بده ای خدا امانی

۷

به خدا خبر ندارم چو نماز می‌گزارم

که تمام شد رکوعی که امام شد فلانی

۸

پس از این چو سایه باشم پس و پیش هر امامی

که بکاهم و فزایم ز حراک سایه بانی

۹

به رکوع سایه منگر به قیام سایه منگر

مطلب ز سایه قصدی مطلب ز سایه جانی

۱۰

ز حساب رست سایه که به جان غیر جنبد

که همی‌زند دو دستک که کجاست سایه دانی

۱۱

چو شه است سایه بانم چو روان شود روانم

چو نشیند او نشستم به کرانه دکانی

۱۲

چو مرا نماند مایه منم و حدیث سایه

چه کند دهان سایه تبعیت دهانی

۱۳

نکنی خمش برادر چو پری ز آب و آذر

ز سبو همان تلابد که در او کنند یا نی

تصاویر و صوت

کلیات شمس یا دیوان کبیر با تصحیحات و حواشی بدیع‌الزمان فروزانفر » تصویر 1635
کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 1039

نظرات

user_image
محسن خ
۱۳۹۲/۱۱/۱۶ - ۱۰:۰۳:۰۴
معنی یک لغت:حَراک: حرکت، جنبش.
user_image
امین افشار
۱۳۹۵/۱۰/۰۲ - ۱۰:۱۰:۳۹
در حق چگونه کوبم؟ که نه دست ماند و نه دلدل و دست چون تو بردی... بده ای خدا امانی!!!
user_image
امین افشار
۱۳۹۵/۱۰/۰۲ - ۱۰:۳۲:۲۵
عجبا نماز مستان! تو بگو درست هست آن؟که نداند او زمانی، نشناسد او مکانی
user_image
امین افشار
۱۳۹۵/۱۰/۰۲ - ۱۰:۳۵:۲۱
نکنی خمش، برادر! چو پُری ز آب و آذرز سبو همان تلابد که در او کنند یا نی؟
user_image
امین افشار
۱۳۹۵/۱۰/۰۲ - ۱۱:۰۱:۵۰
چو نماز شام هر کس، بنهد چراغ و خوانیمنم و خیال یاری، غم و نوحه و فغانی...به راستی که عاشق جداست از همه عالم، تا بدین پایه که آخر عزم می کند: پس از این چو سایه باشم...چو مرا نماند مایه، منم و حدیث سایه...
user_image
ریحانه کرم پور
۱۳۹۶/۱۰/۳۰ - ۱۸:۰۹:۳۶
به خدا خبر ندارم چو نماز میگزارمکه تمام شد رکوعی؟ که امام شد فلانی؟
user_image
برگ بی برگی
۱۳۹۷/۰۳/۲۰ - ۱۰:۲۹:۳۶
چو مرا نماند مایه منم و حدیث سایه وقتی مایه و دارایی های معنوی از دست بروند داستان و حدیث سایه( من های ذهنی ) بر جای خواهد ماند . آقای پرویز شهبازی در برنامه 609 گنج حضور به تفصیل این غزل فوق العاده راشرح داده اند
user_image
سیـنا ---
۱۳۹۹/۰۵/۱۵ - ۰۵:۰۵:۲۵
چرا من بیت 4 را این طوری به خاطرم هست:عجبا نماز مستان تو بگو حرام هست آنکه نداند او زمانی نشناسد او مکانی
user_image
دانیال
۱۳۹۹/۱۱/۰۱ - ۱۳:۱۲:۲۷
ما در نماز سجده به دیدار میبریم, بیچاره آنکه سجده به دیوار میبرد
user_image
هادی رنجبران
۱۴۰۰/۰۹/۳۰ - ۱۱:۴۷:۴۴
مولانا، خود را به «سایه» و خدا را به «سایه‌بان» مانند کرده است. به نظر می‌رسد که منظورش از «سایه‌بان» همان «صاحبِ سایه» است. رابطۀ انسان و خدا، مانند رابطۀ «سایه و سایه‌بان» است؛ همان‌گونه که سایه از خود حرکتی ندارد و همۀ حرکات او تابع حرکات سایه‌بان است، عاشقِ حق نیز از خود هیچ‌گونه جنبش و حرکتی ندارد؛ او با ارادۀ خدا حرکت می‌کند و می‌ایستد و به رکوع و سجده می‌رود. از چنین کسی نباید انتظار داشت که ارکان و واجباتِ نماز را به درستی به جا بیاورد.