مولانا

مولانا

غزل شمارهٔ ۲۸۳۳

۱

سوی باغ ما سفر کن بنگر بهار باری

سوی یار ما گذر کن بنگر نگار باری

۲

نرسی به باز پران پی سایه‌اش همی‌دو

به شکارگاه غیب آ بنگر شکار باری

۳

به نظاره و تماشا به سواحل آ و دریا

بستان ز اوج موجش در شاهوار باری

۴

چو شکار گشت باید به کمند شاه اولی

چو برهنه گشت باید به چنین قمار باری

۵

بکشان تو لنگ لنگان ز بدن به عالم جان

بنگر ترنج و ریحان گل و سبزه زار باری

۶

هله چنگیان بالا ز برای سیم و کالا

به سماع زهره ما بزنید تار باری

۷

به میان این ظریفان به سماع این حریفان

ره بوسه گر نباشد برسد کنار باری

۸

به چنین شراب ارزد ز خمار خسته بودن

پی این قرار برگو دل بی‌قرار باری

۹

ز سبو فغان برآمد که ز تف می‌شکستم

هله ای قدح به پیش آ بستان عقار باری

۱۰

پی خسروان شیرین هنر است شور کردن

به چنین حیات جان‌ها دل و جان سپار باری

۱۱

به دکان عشق روزی ز قضا گذار کردم

دل من رمید کلی ز دکان و کار باری

۱۲

من از آن درج گذشتم که مرا تو چاره سازی

دل و جان به باد دادم تو نگاه دار باری

۱۳

هله بس کنم که شرحش شه خوش بیان بگوید

هله مطرب معانی غزلی بیار باری

تصاویر و صوت

کلیات شمس یا دیوان کبیر با تصحیحات و حواشی بدیع‌الزمان فروزانفر » تصویر 1636
کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 1039

نظرات

user_image
محمدی
۱۳۹۴/۰۵/۲۴ - ۰۴:۴۶:۱۱
سلاممعنیه سماع زهره چیه؟!
user_image
بابک
۱۳۹۴/۰۵/۲۴ - ۰۹:۰۴:۱۵
جناب محمدی گرامی،زهره در عربی یا ناهید در فارسی، اختر دوم است از خورشید که درعلم نجوم و هیأت که احوال ستارگان باشد، حاکم بر عشق، هنر، و موسیقی است.سماع، رقص یا بدور خود گشتن دراویش باشد، که در آن از خود بی خود شوند.سماع زهره، چنین سماعی از زهره است، که حاکم بر عشق و موسیقی نیز در حال سماع و از خود بیخود گشتن است.*ولی در اینجا سماع زهره "ما" بیان شده، که می باید اشاره به شخصی بخصوص باشد که زهره وار مشغول به چنان سماعی است.
user_image
نادر..
۱۴۰۱/۱۱/۰۱ - ۱۳:۴۶:۳۰
می شکستم..