مولانا

مولانا

غزل شمارهٔ ۲۸۶۳

۱

وقت آن شد که بدان روح فزا آمیزی

مرغ زیرک شوی و خوش به دو پا آویزی

۲

سینه بگشا چو درختان به سوی باد بهار

ز آنک زهر است تو را باد روی پاییزی

۳

به شکرخنده معنی تو شکر شو همگی

در صفات ترشی خواجه چرا بستیزی

۴

زیر دیوار وجود تو توی گنج گهر

گنج ظاهر شود ار تو ز میان برخیزی

۵

آن قراضه ازلی ریخته در خاک تن است

کو قراضه تک غلبیر تو گر می‌بیزی

۶

تیغ جانی تو برآور ز نیام بدنت

که دو نیمه کند او قرص قمر از تیزی

۷

تیغ در دست درآ در سر میدان ابد

از شب و روز برون تاز چو بر شبدیزی

۸

آب حیوان بکش از چشمه به سوی دل خود

ز آنک در خلقت جان بر مثل کاریزی

۹

ور نتانی بگریز آ بر شه شمس الدین

کو به جان هست ز عرش و به بدن تبریزی

تصاویر و صوت

کلیات شمس یا دیوان کبیر با تصحیحات و حواشی بدیع‌الزمان فروزانفر » تصویر 1654
کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 1050

نظرات

user_image
وفایی
۱۳۹۶/۰۱/۰۷ - ۱۶:۱۱:۲۷
مصراع دوم بیت پنجم سوالی است :کو قراضهء تک غلبیر تو گر می بیزی ؟