
مولانا
غزل شمارهٔ ۲۸۶۷
۱
نیستی عاشق ای جلف شکم خوار گدای
در فروبند و همان گنده کسان را میگای
۲
کار بوزینه نبودهست فن نجاری
دعوی یافه مکن یافه مگو ژاژ مخای
۳
عاشقی را تو کیی عشق چه درخورد توست
شرم دار ای سگ زن روسبی آخر ز خدای
تصاویر و صوت


نظرات