مولانا

مولانا

غزل شمارهٔ ۲۸۶۸

۱

در دلت چیست عجب که چو شکر می‌خندی

دوش شب با کی بدی که چو سحر می‌خندی

۲

ای بهاری که جهان از دم تو خندان است

در سمن زار شکفتی چو شجر می‌خندی

۳

آتشی از رخ خود در بت و بتخانه زدی

و اندر آتش بنشستی و چو زر می‌خندی

۴

مست و خندان ز خرابات خدا می‌آیی

بر شر و خیر جهان همچو شرر می‌خندی

۵

همچو گل ناف تو بر خنده بریده‌ست خدا

لیک امروز مها نوع دگر می‌خندی

۶

باغ با جمله درختان ز خزان خشک شدند

ز چه باغی تو که همچون گل‌تر می‌خندی

۷

تو چو ماهی و عدو سوی تو گر تیر کشد

چو مه از چرخ بر آن تیر و سپر می‌خندی

۸

بوی مشکی تو که بر خنگ هوا می‌تازی

آفتابی تو که بر قرص قمر می‌خندی

۹

تو یقینی و عیان بر ظن و تقلید بخند

نظری جمله و بر نقل و خبر می‌خندی

۱۰

در حضور ابدی شاهد و مشهود توی

بر ره و ره رو و بر کوچ و سفر می‌خندی

۱۱

از میان عدم و محو برآوردی سر

بر سر و افسر و بر تاج و کمر می‌خندی

۱۲

چون سگ گرسنه هر خلق دهان بگشاده‌ست

توی آن شیر که بر جوع بقر می‌خندی

۱۳

آهوان را ز دمت خون جگر مشک شده‌ست

رحمت است آنک تو بر خون جگر می‌خندی

۱۴

آهوان را به گه صید به گردون گیری

ای که بر دام و دم شعبده گر می‌خندی

۱۵

دو سه بیتی که بمانده‌ست بگو مستانه

ای که تو بر دل بی‌زیر و زبر می‌خندی

تصاویر و صوت

کلیات شمس یا دیوان کبیر با تصحیحات و حواشی بدیع‌الزمان فروزانفر » تصویر 1657
کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 1051

نظرات

user_image
سماع
۱۳۹۴/۰۳/۲۳ - ۱۵:۳۰:۱۸
مسعود :چه تفسیر به رای زیبایی ، بله اگر با پیش فرض تیر بر علی اصغر حرکت کنیم شاید به تفسیر شما برسیم ولی این تیر ان تیر نیست ، از این تیر هزاران بار در گنجینه ادبیات ما استفاده شده،پس همه اش موضوع علی اصغر است؟ حال که تفسیر به رای شمارا خواندم با اجازه من هم نظرم را عرض کنم. منظور مولانا و اینده نگری او ( احمد کسروی) است که مضلومانه بدست یک ... کشته شد و نه یک تیر بلکه 60 ضربه چاقو خورد .
user_image
نا آشنا
۱۳۹۴/۰۳/۲۳ - ۱۵:۴۸:۱۱
این علی اصغر هم از دروغهای شیعیان استعلی ِ اصغر همان امام چهارم شیعیان زین العابدین استآنکه تیر خورد عبداالله نام داشتلقب اباعبدالله را هم به همین جهت به امام حسین داده اند یعنی پدر عبدالله ناآشنا
user_image
نا آشنا
۱۳۹۴/۰۳/۲۴ - ۰۶:۰۰:۳۹
جلال جان تند میروی اگر تاریخ را بخوانی به حرف من میرسی من حضرت علی اصغر را رد نکردم گفتم ٰعلی ِ اصغر همان امام زین العابدین است و طفلی که در بغل امام حسین تیر بر گلویش خورد نامش علی اصغر نبود بلکه عبدالله بود شما را رجوع میدهم به تاریخ واقدی ها و طبری اینکه آخوند بر منبر بر علی اصغر توی سرش میزند برای درآوردن اشک من و توستکه اصغر خردی وکوچکی را بهتر از عبدالله میرساند و دلسوزی را بیشتر میکندحضرت سجاد لقب دیگر امام زین العابدین یا همان علی ِ اصغر استکه حضرتش سالهای متمادی عمر طولانی داشته است و یزیدبن معاویه متعرض ایشان نشددلیل روشنتر برای شما اینکه: آخوند ها در ابتدای خطبه ها وقتی به ائمه طاهرین سلام میفرستند نام امام چهارم را ” علی بن حسین “ میگویند ولی در واقعه ی کربلا عبالله را علی میگویند این را نوشتم که بدانی دروغ کجاستلطفاً مطالعه بفرمایید اگر نادرست گفتم تصحیح کنیدبا احترامنا آشنا
user_image
جلال
۱۳۹۴/۰۳/۲۴ - ۰۸:۳۵:۵۱
سلامای ناآشناامام زین العابدین همان علی اصغر نیست بلکه عبدالله همان علی اصغر استالبته حق میدم که شبهات در این مورد و یه گشتی در اینترنت حرف شما رو تایید می کنه ولی ...آیا میدانی منظور از وَفَدَینَاهُ بِذِبْحٍ عَظِیمٍ چیست؟آیا میدانی در احکام ما حداقل سن قربانی باید 6 ماه باشد؟آیا میدانی که اگر امام حسین ع هر چند تا فرزند پسر داشتند نام آنها را علی میگزاشتند؟من با لفظ علی اصغر یا لفظ عبدالله کاری ندارمفقط میدانم یکی از فرزندان امام حسین ع که 6 ماه داشتند و نام مادرش رباب بود ، در واقعه ی کربلا با تیر سه شعبه حرمله لعنت الله علیه به شهادت رسیدآخوندی که اشک در میاورد چه عالمی ست و چه خوب می داند ثواب اشک بر مصیبت حسین راو اما نام فرزندان ذکور امام حسین ع1 - علی بن الحسین الاکبر ( امام سجاد (ع) )2 - علی بن الحسین الاصغر معروف به علی اکبر3 - جعفر بن الحسین4 - عبدالله ( معروف به حضرت علی اصغر )
user_image
نا آشنا
۱۳۹۴/۰۳/۲۴ - ۱۲:۳۸:۰۵
آقا جلالمن چنین خواندم که در دربار یزید از امام سجاد پرسیده شد نام تو چیست فرمود : علی گفتند علی کشته شد فرمود آنکه کشته شد علی اکبر بود و من علی ِ اصغرم حال اگر شما طور دیگری میدانید حتماً حق با شماست من تعصبی ندارم آنچه خوانده بودم نوشتم اگر اشتباه است تقصیر تاریخ نویسان است و کم اطلاعی بندهولی ننوشتید پسر سوم که نامش جعفربن حسین بوده کدام علی ست ؟ با احترامنا آشنا
user_image
جلال
۱۳۹۴/۰۳/۲۴ - ۱۳:۵۳:۲۸
سلام بر نا آشناچون جعفر بن الحسین قبل از علی اصغر بدنیا آمده بود و در آن زمان حضرت علی اصغر هنوز متولد نشده بود شاید در آن زمان لقب "علی اصغر" برای ایشان بودچون امام حسین فرزندانش را با نام علی خطاب می کردعلی اکبرعلی اوسطعلی اصغربعد از بدنیا آمدن عبدالله چون ایشان کوچکترین فرزند امام بود لقب علی اصغر گرفت
user_image
نا آشنا
۱۳۹۴/۰۳/۲۴ - ۱۵:۲۰:۵۰
آقا جلال دلم میخواست منبع اطلاعات شما را بدانمولی همین مقدار را که شما در اختیارم گزاردید با منابع خودم تطبیق خواهم داد و آنچه صحیح بود را قبول میکنم البته نه اینکه عقاید شما را انکار کنم بلکه میخواهم حقانیت منابع را باهم مقایسه کنمباآحترامناآشنا
user_image
میترا
۱۳۹۵/۰۹/۱۶ - ۰۱:۱۳:۱۰
بی نهایت زیباست این غزل که به ما می گوید در آتش هم بنیشین و ابراهیم وار توکل کن و بسوز و به تهدید نفس و ذهن ات لا بگو و از عینک دوییت و احولیت یا همان شر و خیر کردن که به آن شرطی شده ایم آزاد شو و از ظن و گمان و مجادلات و نظریه پردازی ها که درمحدوده ذهن و حواس مادی ما را محصور می کند رها شو و از حرص که خلق گرسنه را دچار سیری ناپذیری مال و احترام و گدای حمایت و تایید و توجه و ... کرده آزاد باش و به رنج و اندوه که قطعا 90 درصد آن اندوه دنیا و متاع دنیوی و جب شهوات و طلا و شهرت و ... است بخند و خون جگرشدن هایت را به هیچ بگیر و بدان که دنیا ارزش رنج خوردن ندارد و این خون جگر و غم وابتلا در زندگی تو رحمت خداست تا تو را از وابستگی و چسبیدن به دنیا و لذات و رنج های بیمارگونه اش که خیلی آن ها را جدی می گیریم و می خواهیم دیگران هم ان را جدی بگیرند - آزاد کند
user_image
شهلا
۱۳۹۵/۱۰/۰۱ - ۱۴:۰۱:۰۰
درود میترا خانم عزیز
user_image
محمد لباف
۱۳۹۵/۱۰/۰۷ - ۰۶:۱۵:۵۱
با سلام و احترامبنده زیاد مولانا را نمی شناسم. اما با جستجو این شعر را پیدا کردم.در مورد نظرات باید بگم که بنده با بی سوادی خودم شعر را چند بار خوندم. اینکه از نوبهار می گه. اینکه از بر خندیدن تاکید داره. اینکه میگه تو سمن و کم سن هستی و مانند درخت بزرگ می مانی. اینکه تازه اومدی. اینکه از کلمات همچون قمر و نافه ی اهو قید شده. همه و همه اشاره به یک بچه و قربانی شدن با افتخار و خوشحالی داره از دنیا میرود. اشاره داره. بعید نیست مرتبط با طفل اشاره شده در واقعه کربلا باشه.در مورد نظر دوستان هم که بحث کردند مربوط یه شعر نیست و بحث تاریخی و مذهبی هست. سایت های هست با منبع مفصل جواب داده اند
user_image
..
۱۳۹۸/۰۱/۱۳ - ۲۲:۵۵:۱۰
نظری جمله وبر نقل و خبر می‌خندی..
user_image
بنار
۱۳۹۹/۰۶/۱۲ - ۰۹:۱۰:۴۸
این شعر برای هرکس باشد زیباست، ولی بعضی وصفهای این شعررا خیلی هماهنگست با قضه ابراهیم پیغمبر درود بر روحش:آتشی از رخ خود در بت و بتخانه زدیو اندر آتش بنشستی و چو زر می‌خندیابراهیم بود بتهارا شکست و بعدا مردم از خشم شکستن بتهاشون ابراهیم را به اتش انداختن،ولی اون هیچ زیانی ندین از ان اتش (یا نار کونی بردا وسلاما علی إبراهیم)