
مولانا
غزل شمارهٔ ۲۸۹۹
۱
بار دیگر عزم رفتن کردهای
بار دیگر دل چو آهن کردهای
۲
نی چراغ عشرت ما را مکش
در چراغ ما تو روغن کردهای
۳
الله الله کاین جهان از روی خود
پرگل و نسرین و سوسن کردهای
۴
الله الله تا نگوید دشمنی
دوستی و کار دشمن کردهای
۵
الله الله بندگان را جمع دار
ای که عالم را تو روشن کردهای
۶
بار دیگر تو به یک سو مینهی
عشقبازیها که با من کردهای
۷
الله الله کز نثار آستین
نفس بد را پاکدامن کردهای
۸
کان زرکوبان صلاح الدین که تو
همچو مه از سیم خرمن کردهای
تصاویر و صوت


نظرات
همایون