مولانا

مولانا

غزل شمارهٔ ۲۹

۱

ای از ورای پرده‌ها تاب تو تابستان ما

ما را چو تابستان ببر دل گرم تا بستان ما

۲

ای چشم جان را توتیا آخر کجا رفتی بیا

تا آب رحمت برزند از صحن آتشدان ما

۳

تا سبزه گردد شوره‌ها تا روضه گردد گورها

انگور گردد غوره‌ها تا پخته گردد نان ما

۴

ای آفتاب جان و دل ای آفتاب از تو خجل

آخر ببین کاین آب و گل چون بست گرد جان ما

۵

شد خارها گلزارها از عشق رویت بارها

تا صد هزار اقرارها افکند در ایمان ما

۶

ای صورت عشق ابد خوش رو نمودی در جسد

تا ره بری سوی احد جان را از این زندان ما

۷

در دود غم بگشا طرب روزی نما از عین شب

روزی غریب و بوالعجب ای صبح نورافشان ما

۸

گوهر کنی خرمهره را زهره بدری زهره را

سلطان کنی بی‌بهره را شاباش ای سلطان ما

۹

کو دیده‌ها درخورد تو تا دررسد در گرد تو

کو گوش هوش آورد تو تا بشنود برهان ما

۱۰

چون دل شود احسان شمر در شکر آن شاخ شکر

نعره برآرد چاشنی از بیخ هر دندان ما

۱۱

آمد ز جان بانگ دهل تا جزوها آید به کل

ریحان به ریحان گل به گل از حبس خارستان ما

تصاویر و صوت

کلیات شمس یا دیوان کبیر با تصحیحات و حواشی بدیع‌الزمان فروزانفر » تصویر 58
کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 51
سیده سحر حسینی :
فاطمه زندی :
پری ساتکنی عندلیب :
منصوره حجازی پور :
نازنین بازیان :

نظرات

user_image
مینا
۱۳۹۱/۰۳/۲۸ - ۰۰:۰۰:۲۹
این غزل مست کرد مرا.
user_image
امیر
۱۳۹۴/۱۰/۲۰ - ۰۶:۳۱:۱۹
بسیار زیباستدر مصرع دوم "دل گرم" باید "دلگرم" نگاشته شود تا سکته ای ایجاد نشود
user_image
نادر..
۱۳۹۶/۰۴/۱۸ - ۰۹:۴۵:۴۷
ای چشم جان را توتیا، آخر کجا رفتی بیا!..
user_image
بی سواد
۱۳۹۶/۰۴/۱۸ - ۱۴:۴۶:۵۸
تا سبزه کردد شوره ها ، تا روضه گردد گورها پذیرفتنی است . راه به جایی میبرد اما اینکه انگورها غوره گردند تا نان آیشان پخته شود، یاد آن داستان که جوان زاد خویش کم و کمتر میکرد ، زنده می کند!.
user_image
...
۱۳۹۶/۰۴/۱۹ - ۰۰:۳۰:۵۶
بی سواد عزیزالبته در مصراع دوم انگورها غوره نمیشن، بلکه غوره ها انگور میشن و نان هم که پخته میشه و این موارد در کنار سبزه شدن شوره ها و روضه شدن گورها به معنای مشخصی می رسه.
user_image
بی سواد
۱۳۹۶/۰۴/۱۹ - ۰۱:۱۱:۵۶
... سپاس ، بی سوادی باید جایی خویش بنمایاند.( با این حال پخته شدن نان بر جای میماند چه گویا خمیر است که می پزد تا نان شود.)
user_image
...
۱۳۹۶/۰۴/۱۹ - ۰۲:۱۸:۳۱
نفرمایید دوست عزیز، حتما سوء تفاهمی در خوانش بوده.در مورد نان حرفتون از نظر علمی درسته، اما نان پختن مصطلح هست و چه در ادبیات کلاسیک، چه در ادبیات معاصر و چه محاورات روزمره کسی از عبارت خمیر پختن و به دست اومدن نان استفاده نمی کنه.
user_image
مهراب
۱۳۹۷/۱۲/۱۲ - ۱۵:۳۳:۲۱
روزی غریب و بوالعجب ای صبح نور افشان مااشاره به صبح ظهور دارد.تا آب رحمت بر زند از صحن آتشدان ماصحن آتشدان چشم است و آتشدان دلآب رحمت گریه ایست که از سوز و حرارت دل عاشق برمی خیزد و این گریه معشوق را به ترحم می کشاند.
user_image
Motahhareh
۱۳۹۸/۰۲/۲۳ - ۱۵:۴۰:۵۸
در مصرع اول، تعابیر استعاری "ورای پرده‌ها"، "تاب تو"، "تابستان ما"، و "بستان ما" هر کدام به چه اشاره می‌کنند؟
user_image
پبمان محمدی
۱۴۰۰/۰۷/۱۷ - ۱۴:۲۵:۳۴
عالیییی