
مولانا
غزل شمارهٔ ۲۹۰۶
۱
گوید آن دلبر که چون همدل شدی
با هوس همراه و هم منزل شدی
۲
از میان نقشها پنهان شدی
در جهان جانها حاصل شدی
۳
هم برآوردی سر از لطف خدا
هم به شمشیر خدا بسمل شدی
۴
پیش آتش رو تو از نقصان مترس
چونک از آتش چنین کامل شدی
۵
عشرت دیوانگان را دیدهای
ننگ بادت باز چون عاقل شدی
۶
چون نهای حیوان چه مست سبزهای
چون نمردی چون در آب و گل شدی
۷
آستین شه صلاح الدین بگیر
ور نگیری باطل باطل شدی
تصاویر و صوت


نظرات
همایون