مولانا

مولانا

غزل شمارهٔ ۲۹۱

۱

ای خواب! به جان تو! زحمت بِبَری امشب

وز بهر خدا زین جا اندرگذری امشب

۲

هر جا که بپری تو ویران شود آن مجلس

ای خواب! در این مجلس تا درنپری امشب

۳

امشب به جمال او پرورده شود دیده

ای چشم ز بی‌خوابی تا غم نخوری امشب

۴

و اللیل اذا یغشی ای خواب برو حاشا

تا از دل بیداران صد تحفه بری امشب

۵

گر خلق همه خفتند ای دل تو بحمدالله

گر دوش نمی‌خفتی امشب بتری امشب

۶

با ماه که همخویم تا روز سخن گویم

کای مونس مشتاقان صاحب‌نظری امشب

۷

شد ماه گواهِ من استاره سپاهِ من

وز ناوکِ استاره‌ ای مه سپری امشب

تصاویر و صوت

کلیات شمس یا دیوان کبیر با تصحیحات و حواشی بدیع‌الزمان فروزانفر » تصویر 210
کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 144
پری ساتکنی عندلیب :

نظرات

user_image
علی
۱۳۹۵/۰۹/۱۷ - ۰۵:۱۰:۰۰
تو بیت آخر "استاره" و "ای" نباید جدا باشن؟ چسبیده معنی و اهنگش ناجور میشه یکم.
user_image
ناصر از آنکارا
۱۳۹۷/۱۱/۱۱ - ۰۷:۵۸:۲۶
سلام علیدر بیت آخرحتما بین استاره و ای مه باید فاصله و ویگول باشد.یعنی: ای ماه امشب تو سپر باش در مقابل تیرهایی که از ستاره میرسند.