
مولانا
غزل شمارهٔ ۲۹۱۸
۱
میزنم حلقهٔ درِ هر خانهای
هست در کوی شما دیوانهای؟!
۲
مرغ جان دیوانهٔ آن دام شد
دام عشق دلبری دُردانهای
۳
عقلها نعرهزنان کآخر کجاست
در جنونْ دریادلی مردانهای؟
۴
ای خدا مجنون آن لیلی کجاست؟
تا به گوشش دردمیم افسانهای
۵
زانکه گوش عقل نامحرم بُوَد
از فسون عاشقان بیگانهای
۶
سلسلهزلفی که جان مجنون او است
میل دارد با شکسته شانهای
۷
شهر ما پرفتنه و پرشور شد
الغیاث از فتنهٔ فَتّانهای
۸
زوتر ای قَفّال مِفتاحی بساز
کز فرج باشد ورا دندانهای
۹
هین! خِمَش کن کژ مرو فرزین نهای
کی چو فرزین کژ رود فرزانهای
تصاویر و صوت


نظرات
کوروش ایرانی اصل