
مولانا
غزل شمارهٔ ۲۹۲
۱
زان شاهد شکرلب زان ساقی خوشمذهب
جان مست شد و قالب ای دوست مخسب امشب
۲
زان نورِ همه عالم هر شیوه همینالم
تا بشنود احوالم ای دوست مخسب امشب
۳
گاهی به پریشانی گاهی به پشیمانی
زین عیش همیمانی ای دوست مخسب امشب
۴
یک روز تو گر خواری یک روز تو مرداری
از ما چه خبر داری؟ ای دوست مخسب امشب
۵
بیرون شو از این هر دو بیگانه شو ای مردو
قم قد ضحک الورد ای دوست مخسب امشب
۶
از هجر تو پرهیزم در عشق تو برخیزم
شمس الحق تبریزم ای دوست مخسب امشب
تصاویر و صوت


نظرات
سیما
nabavar
یک انسان
خسبیدم