مولانا

مولانا

غزل شمارهٔ ۲۹۲۴

۱

آه از عشق جمال حوره‌ای

کو گرفت از عاشقانش دوره‌ای

۲

زندگیِ نوبه‌نو از کشتنش

صحتی تازه شد از رنجوره‌ای

۳

گر گهر داری ببین حال مرا

در تک دریا ز دریا دوره‌ای

۴

گفتم: ای عقلم کجایی؟ عقل گفت:

«چون شدم مِی، چون کنم انگوره‌ای؟!»

۵

جان بسوز و سرمه کن خاکسترش

تا نمانَد در دو عالم کوره‌ای

۶

تا کند جان‌های بی‌جان در سماع

گرد آن شهد ازل زنبوره‌ای

۷

تا کند آن شمس تبریزی به حق

جمله ویران‌هات را معموره‌ای

تصاویر و صوت

کلیات شمس یا دیوان کبیر با تصحیحات و حواشی بدیع‌الزمان فروزانفر » تصویر 1691
کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 1071

نظرات

user_image
نادر..
۱۳۹۷/۰۷/۱۸ - ۱۴:۰۷:۱۹
جان بسوز و سرمه کن خاکسترش...