مولانا

مولانا

غزل شمارهٔ ۲۹۲۸

۱

آنچ در سینه نهان می‌داری

درنیابند چه می‌پنداری

۲

خفته پنداشته‌ای دل‌ها را

که خدایت دهدا بیداری

۳

هر درخت آنچ که دارد در دل

آن بدیده‌ست گلی یا خاری

۴

ای چو خفاش نهان گشته ز روز

تا ندانند که تو بیماری

۵

به خدا از همگان فاشتری

گرچه در پیشگه اسراری

۶

پیش خورشید همان خفاشی

گرچه ز اندیشه چو بوتیماری

۷

چنگ اگرچه که ننالد دانند

کو چه شکل است به وقت زاری

۸

ور بنالد ز غمی هم دانند

کو ندارد صفت هشیاری

تصاویر و صوت

کلیات شمس یا دیوان کبیر با تصحیحات و حواشی بدیع‌الزمان فروزانفر » تصویر 1692
کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 1072

نظرات