مولانا

مولانا

غزل شمارهٔ ۲۹۳۱

۱

از دلبر نهانی گر بوی جان بیابی

در صد جهان نگنجی گر یک نشان بیابی

۲

چون مهر جان پذیری بی‌لشکری امیری

هم ملک غیب گیری هم غیب دان بیابی

۳

گنجی که تو شنیدی سودای آن گزیدی

گر در زمین ندیدی در آسمان بیابی

۴

در عشق اگر امینی ای بس بتان چینی

هم رایگان ببینی هم رایگان بیابی

۵

در آینه مبارک آن صاف صاف بی‌شک

نقش بهشت یک یک هم در جهان بیابی

۶

چون تیر عشق خستت معشوق کرد مستت

گر جان بشد ز دستت صد همچنان بیابی

۷

قفل طلسم مشکل سهلت شود به حاصل

گر از وساوس دل یک دم امان بیابی

۸

درهم شکن بتان را از بهر شاه جان را

تا نقش بند آن را اندر عیان بیابی

۹

تبریز در محقق از شمس ملت و حق

در رمزهای مطلق صد ترجمان بیابی

تصاویر و صوت

کلیات شمس یا دیوان کبیر با تصحیحات و حواشی بدیع‌الزمان فروزانفر » تصویر 1694
کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 1073

نظرات